تحقیق تئوري مديريت 50ص ( ورد)
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 58 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
فصل اول
تئوري هاي مديريت
( بدبختانه هيچ سازمان و مقرراتي نمي تواند در زمينه رشد و توسعه اقتصادي - اجتماهي كشورها موثر باشد مگر مرداني كه آن را اداره مي كنند بدانند چه كاري مي خواهند انجام دهند ) .
بنيامين هي گيتر
تئوري كلاسيك
اهميت مديريت
امروزه دگرگوني شايان توجهي در روندي كه ثقل آن بيشتر به سوي نظريه پردازي متمايل بوده رخ داده است و توجه و تاكيد بر واقعيتهاي ملموس دنياي سازماني در برنامه ريزيهاي مربوط به آموزش رشته مديريت روند رو به رشدي را يافته است در واقع از بدو ساخت آگاهانه واقعيتهاي اجتماعي و انساني - اقتصادي و غيره مديريت شناخته شد و شيوه اي گرديد براي هدايت كردن و راهنمايي نمودن عقلاني و منطقي امور از طريق سازمان دادن به فعاليتها و تعيين استراتژي ها براي حصول به هدف يا اهداف مورد انتظار به دنبال اين شيوه برخورد دانش مديريت با مهارت كاربرد مي آميزد و بين آن دو توازن لازم برقرار مي گرد در مديريت دانش و مهارت هر دو ضروري هستند تاكيد بر يكي و غفلت از ديگري به عدم تعادل مي انجامد .
تعريف مديريت
3
سازمان براي نيل به مقاصد خود و جهت دادن به فعاليتهاي كاركنان و در راستاي هدفهايش به سرپرستي ، نظارت ، هماهنگي و هدايت نياز دارد مجموعه وظايفي كه رفتار و فعاليت سازمان را در مسير رسيدن به هدف نظيم ، تصحيح - تقويت و راهنمايي مي كند مديريت ناميده مي شود همه سازمانهاي رسمي براي استمرار و تداوم فعاليت خود به مديريت نياز دارند و فقدان اين موضوع باعث ناهماهنگي - انحراف از هدف اتلاف وقت و انرژي مي شود .
به بياني ديگر مديريت فرآيند برنامه ريزي - سازماندهي - رهبري و كنترل كار اعضاي سازمانهاست و همه ومنابع سازماني در دسترس را براي رسيدن به هدفهاي تعيين شده سازماني به كار مي برد همچنين از نظر بزرگان اين علم ( ماري ياركرفالت ) مديريت هنر انجام دادن كارها به وسيله ديگران تعريف شده است .
به تعبيرسي ديگر بايد مديريت در مهارت تبديل برنامه به اهداف پيش بيني شده در مطلوب ترين كيفيت و همچنين انجام دادن اهداف سازمان از طريق هماهنگي منابع انساني ، مالي فني و اطلاعاتي در متن محيط مشخص و معيني با توجه به عواملي از قبيل بدعت گذاري خلاقيت مسئوليت مشترك و بالاخره داشتن علم و هنر متشكل كردن هماهنگ نمودن رهبري و كنترل فعاليتهاي گروهي به منظور رسيدن به هدف يا هدفهاي مشتركها تعريف نمود .
( مري پاركرافالت ) از مديريت به عنوان عامل ايجاد تغييرات اجتماعي نام برده و جوهره اصلي آن را هنر و دانش هماهنگ كردن عوامل انساني با ضروريتهاي اجتماعي دانسته است به عقيده ي وي مديريت عبارت از عمل هنر و با سليقه متشكل كردن هماهنگ نمودن رهبري كنترل و اداره فعاليتهاي دسته جمعي براي نيل به هدف در حداكثر كارآيي مي باشد از اين تعريف چنين استنباط مي شود كه مديريت شامل فعاليتهايي است كه انجام اهداف و مقاصدي را هدايت مي نمايد و مديران افرادي هستند كه درگير اين فرآيند
3
مي باشند .
پرستون وپست مي گويند فعاليتهاي مديريتي بدون توجه به عوامل انساني قابل بحث و گفتگو نمي باشد وموفقيت مديران در سازمانها با فعاليتهايي كه انجام مي دهند معلوم مي گردد با صرف شغل سازماني مديريت به نظر نامبردگان عبارت است از فرآيند هدف گذاري هماهنگي منابع انساني و فني و مالي در متن محيطي مشخص و معين .
( گفتن ) با اندك تفاوت با تعريف فوق مي گويد : ( مديريت عبارت است از هماهنگي منابع مختلف اعم از انساني فيزيكي مالي و اطلاعاتي كه با توجه به اصول سازماندهي برنامه ريزي تصميم گيري رهبري و كنترل انجام مي شود .
به هر حال مديريت با هر نوع تعريفي كه از آن ارائه شود به اعتقاد ( ابراهام مازلو ) داراي B بعد ساختاري اساي است اول بهره وري اقتصادي وسعي در بالابردن كيفيت كالا ارائه خدمات و غيره كه اين مرحله بعد توجه به توليد را شامل مي شود .
دوم مسائل اجتماعي و انساني يعني مراقبت در رعايت بهداشت كاركنان دادن انگيزش و تشويق آنها در حركت به سوي خود شكوفايي اعمال روش و تكنيكهاي لازم براي افزايش احساس امنيت و وفاداري به سازمان و غيره مي باشد كه اين بعد توجه به انسان عنوان شده است .
4
مديريت به تعاريف فوق محدود نمي كرد بلكه به اعتباري مي توان آن را فن تلفيق عوامل توسعه اقتصادي زمين كار سرمايه و هماهنگي دانست كه مديريت شامل بخش اعظم و عمده آن يعني هماهنگي شامل مي شود و بالاخره داشتن علم و هنر را مي توان متشكل كردن هماهنگ نمودن رهبري و كنترل فعاليتهاي گروهي به منظور رسيدن به هدف و يا هدفهاي مشترك تعريف نمود .
مديريت داراي تعاريف و تعابير فراواني است كه با توجه به استنباط تعريف كننده آن شكل و مفهوم ويژه اي دارد ولي علي رغم تفاوتهاي ظاهري كليه تعاريف داراي يك و يا چند وجه مشترك از قبيل هماهنگي تلفيق مساعي فكري و مادي براي نيل به هدفهاي مشترك هستند به طور كلي در كليه تعاريف مديريت حصول به هدفهاي معين مورد تاكيد بوده زيرا بدون وجود هدف مديريت معني و مفهومي نخواهد داشت
به بياني واضح تر مديريت يك فرآيند اجتماعي و هسته مركزي سازمان رسمي است كه عهده دار سازمان دادن به هر نوعي از فعاليتها اطلاعات و گروههاي غير رسمي فعال در سازمان مي باشد و هر نوع از فعاليتها و اطلاعان از اين قبيل را شامل مي شود پيتر داركو درباره مديريت چنين مي گويد : مديريت عملي است كه يك گروه هدف را به يك گروه هدفدار و موثر تغيير مي دهد به عبارت ديگر مديريت با اعمال تغيير در گروه هاي انساني عامل و ابداع اجتماعي مي باشد به تعبير وي ابداع و تنوع آوري چيزي نيست جز اينكه دگرگوني ها را به چشم فرصتها نگريستن و از آنها براي ايجاد تحول بهره گرفتن .
علم و هنر بودن مديريت