تحقیق تاريخچه رياضيات و قسمتهاي مختلف آن 52 ص
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 90 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
سرگذشت رياضي
انسان اوليه نسبت به اعداد بيگانه بود و شمارش اشياء اطراف خود را به حسب غريزه يعني همانطور که مثلاً مرغ خانگي تعداد جوجههايش را ميداند انجام ميداد. اما بزودي مجبور شد وسيلة شمارش دقيقتري بوجود آورد. لذا، به کمک انگشتان دست دستگاه شماري پديد آورد که مبناي آن 60 بود. اين دستگاه شمار که بسيار پيچيده ميباشد قديميترين دستگاه شماري است که آثاري از آن در کهنترين مدارک موجود يعني نوشتههاي سومري مشاهده ميشود.
سومريها که تمدنشان مربوط به حدود هزار سال قبل از ميلاد مسيح است در جنوب بينالنهرين، يعني ناحيه بين دو رود دجله و فرات ساکن بودند. آنها در حدود 2500 سال قبل از ميلاد با امپراطوري سامي، عکاد متحد شدند و امپراطوري و تمدن آشوري را پديد آوردند.
در اين موقع مصريها نيز در سواحل سفلاي رود نيل تمدني درخشان پديد آورده بودند. طغيان رود نيل هر سال حدود و ثغور زمينهاي زراعتي اين قوم را محو ميکرد. احتياج به تقسيم مجدد اين اراضي موجب رهبري آنها به اولين احکام سادة هندسي گرديد. همچنين مبادلات تجارتي و تعيين مقدار باج و خراج ساليانه آنها را وادار به توسعه علم حساب نمود اين اطلاعات همگي از روي پاپيروسها و الواحي است که در نتيجه حفاريها بدست آمده و به خط هيروگليفي ميباشد. قديميترين آنها که مربوط به 1800 سال قبل از ميلاد است شامل چند رساله دربارة علم حساب و مسائل حساب مقدماتي ميباشد، از آن جمله رسالة پاپ
3
يروس آهس است که درسال 1868 توسط ايسنلر مصرشناس مشهور ترجمه شد. ساير تمدنهاي شرقي نظير چيني و هندي در ترويج دانش نقش مؤثري نداشتهاند و جز برخي نتايج پراکنده که در زير فشار مفاهيم ماوراءالطبيعه خرد شده است چيزي از آنان در دست نيست.
قريب هزار سال پس از نابودي فرهنگ قديم مصر و محو تمدن آَشور، يونانيان از روي مقدمات پراکنده و بيشکل آنها علمي پديد آوردند که در واقع به عاليترين وجه مرتب و منظم گرديده و عقل و منطق را کاملاً اقناع مينمود. نخستين دانشمند معروف يوناني طالس ملطلي (639_548ق.م) است که در پيدايش علوم نقش مهمي بعهده داشته و ميتوان ويرا موجد علوم فيزيک ، نجوم و هندسه «تشابه» به او کاملاً بياساس است.در اوايل قرن ششم ق.م. فيثاغورث (572_500 قبل از ميلاد) از اهالي ساموس يونان کمکم رياضيات را بر پايه و اساسي قرار داد و به ايجاد مکتب فلسفي خويش همت گماشت. فيثاغورثيان عدد را بخاطر همآهنگي و نظمي که دارد اساس ومبدأ همه چيز ميپنداشتند و بر اين عقيده بودند که تمام مفاهيم را به کمک آن ميتوان بيان نمود.
پس از فيثاغورث بايد از زنون فيلسوف و رياضيدان يوناني که در 490ق.م در ايليا متولد شده است نام ببريم. در اوايل نيمه دوم قرن پنجم بقراط از اهالي کيوس فضاهايي متفرق آن زمان را گردآوري کرد و در حقيقت همين قضايا است که مباني هندسة جديد ما را تشکيل ميدهند.
در قرن چهارم قبل از ميلاد افلاطون در باغ آکادموس در آتن مکتبي ايجاد کرد که نه قرن بعداز او ن
3
يز همچنان برپا ماند. وي رياضيات مخصوصاً هندسه را بسيار عزيز ميداشت، تا جائي که بر سردر مکتب خود اين جمله را حک کرده بود: «هرکس هندسه نميداند به اينجا قدم نگذارد». اين فيلسوف بزرگ به تکميل منطق که رکن اساسي رياضيات است همت گماشت و چندي بعد منجم و رياضيدان معاصر وي ادوکس با ايجاد تئوري نسبتها نشان داد که کميات اندازه نگرفتني که تا آن زمان در مسير علوم رياضي گودالي حفر کرده بود هيچ چيز غير عادي ندارد و ميتوان مانند ساير اعداد قواعد حساب را در مورد آنها بکار برد.
در اين احوال اسکندر کشورها را يکي پس از ديگري فتح ميکرد و هرجا را که بر روي آن انگشت مينهاد مرکزي از براي پيشرفت تمدن يوناني ميشد. پس از مرگ اين فاتح مقتدر در 323ق.م و تقسيم امپراطوري عظيم او، مصر بدست بطليموس افتاد و امپراطوري بطالسه را تشکيل داد. بطالسه که اسکندريه را به پايتختي برگزيده بودند تمام دانشمندان را بدانجا پذيرفتند و همين دانشمندان در صدد ايجادکتابخانة بزرگي در اين شهر ساحلي برآمدند و به توسعه و تکميل آن همت گماشتند. اکنون به زماني رسيدهايم که بايستي آنرا عصر طلائي رياضيات يونان ناميد. اهميت فوقالعاده اين دوره به سبب ظهور سه عالم بزرگ رياضي يعني اقليدس ، ارشميدس و آپولونيوس است که هم در دوران خود و هم براي قرون بعد از خويش شهرتي عالمگير کسب نمودند.
در قرن دوم ق.م نام تنها رياضيداني که بيش از همه تجلي داشت ابرخس يا هيپارک بود. اين ر
4
ياضيدان و منجم بزرگ که بين سالهاي 161تا 126ق.م در رودس متولد شد گامهاي بلند و استادانهاي در علم نجوم برداشت و مثلثات را نيز اختراع کرد.هيپارک نخستين کسي بود که تقسيمبندي معمولي بابليها را براي پيرامون دايره پذيرفت. به اين معني که دايره را به 360 درجه و درجه را به 60 دقيقه و دقيقه را نيز به 60 قسمت برابر تقسيم نمود و جدولي تابع شعاع دايره بدست آورد که وترهاي بعضي از قوسها را ميداد و اين قديميترين جدول مثلثاتي است که تاکنون شناخته شده است.
در سال 47ق.م که ژول سزار نيروي دريايي مصررا آتش زد، در کتابخانه بزرگ اسکندريه نيز حريقي ايجاد شد که قسمت اعظم آنرا نابود ساخت. بالاخره در سال 30ق.م به هنگام امپراطوري ملکه کلئوپاترا کشور مصريکي از ايالات امپراطوري روم شد. در اين دوره کوتاه از کشفيات جديد خبري نبود و دانشمندان متوسطي نظير بطليموس، منلائوس و باپوس نيز که ظهور کردند تنها به تعليم و انتشار آثار قدما اکتفا نمودند. بطليموس که به احتمال قوي با امپراطوران بطالسه هيچگونه ارتباطي ندارددر تعقيب افکار هيپارک کوشش بسيار کرد.
کتاب مشهور او به نام اصلي«ترکيب رياضي» شامل يک دستگاه هيأت بيان حرکت دوراني اجسام سماوي و يکدورة کامل مثلثاتکروي و مستقيمالخط و توضيح و محاسبة نمودهاي حرکت بومي است. اين کتاب را درسال 827 از يوناني به عربي ترجمه کردند ونام آنرا مجسطي يعني «بسيار بزرگ» نهادند و از آن پس به همين نام باقي ماند.