دانلود مقاله خاندان هخامنشي و آغاز زندگي كوروش 34 ص
دسته بندي :
مقاله »
مقالات فارسی مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 32 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
خاندان هخامنشي و آغاز زندگي كوروش
1) نياكان كوروش
خاندان هخامنشي با اين كه در ذكر همة اسلاف صاحب اعتبار كوروش ، در نزد محققان مختلف اتحاد نظر وجود ندارد و كساني نيز به تعداد فرمانروايان پيشين و البته محلي و منطقه اي بودن برخي از آنان تأكيد ورزيده اند ، ولي شكل قابل قبول اين است كه پس از هخامنشي جد خاندان ، شاهان ذيل داراي نام و نشان بوده اند :
چيش پش
كمبوجيه
كوروش
چيش پش
كوروش
كمبوجيه
كوروش سوم ( بزرگ )
به تعبير هرودت قبايل پارسي در زمان استقرار در منطقه اي كه نام آنها را بر خود پذيرفته و از كرمان تا خوزستان امتداد داشته است ، ده طايفه بوده اند كه عبارتند از :
پاسارگادي ها ، مرفي ها ، ماسپيان ها ، پانتالي ها ، دروزي ها و گرمان هاي شهرنشين ، و همچنين ساگارتي ها ، مردها ، دروپيك ها ، ودائين هاي شبانكاره ، اين كه چنين تركيبي در همة ادوار عمر سلسلة مزبور حفظ شده باشد محل ترديد است ولي بي شبهه كوروش از دودمان پاسارگادي هاي شهرنشين بوده
3
و در زمرة نجيب ترين و برجسته ترين اقوام پارسي به شمار مي رفته است .
تعلقي كه شاهان هخامنشي به محيط و مسكن مألوف خويش نشان مي دادند و در همان معدود كتيبه ها و آثاري كه به طور مستقيم از آنان باقي مانده ، آشكار است ، كنايه از شناختي ديرپا و سازگار با كل منطقة وسيع پارس كهن دارد و از احساسات دروني شده قرن هاي طولاني اقامت آنان سخن مي گويد . در همان حال ، پيوستگي هاي تثبيت شده و هويت يافتة تاريخي آنها با ديگر اقوام ايراني جا گرفته در سرتاسر فلات ايران هم مأخوذ از پشتوانه هاي زباني ، فرهنگي ، عقيدتي اخلاقي و قومي مردمي است كه اگر نه پيش تر دست كم در خلال نزديك به دو سده و نيم فرمانروايي بي چون و چراي سلسلة مزبور ، يك جهتي و همداستاني و وحدت آريايي خود را كسب كرده بودند .
به عبارت ديگر ، كوروش بزرگ و سلسله اي كه او جهاني شدنش را بنياد نهاد حافظ منافع همة ايرانيان مستقر در نجد پهناور ايران و مبشر و مبين مجموعه آداب و اصول انساني بي نظيري بود كه به مرور ايام در وجود فرد فرد ايرانيان نهان و نهادينه شده بود و تنها در انتظار ناجي نيرومند و مظهر كامل عياري مي نمود كه اراده و عزم ملي ايرانيان را براي قبول مسئوليت جهانداري و ارائه تصويري كامل از خصوصيات ايراني نشان دهد .
تاريخ جانشيني كوروش را حدود سال 557 ق . م رقم زده اند و اگر جابجايي قدرت مادها با نوادة آژيدهاك را در همان محدودة سال 550 ق . م بدانيم ، يك نكته محرز است كه كوروش پيش از دست زدن به چنان اقدام بزرگي كه با سهجن خونري زيعمده همراه بوده ، به مدت دست كم هفت سال ، تجربة اداره سرزمين هاي پارس و انزان ( انشان ) را داشته است . كمبود منابع تحقيق مانع از آن نيست كه بگوييم بدون شك توسعة متصرفات ايران در زمان كمبوجيه دوم و بعد هم دوران طلايي سازماندهي امپراتوري در عصر داريوش بزرگ ، مديون پايه هاي مستحكمي است كه بنياد گذار سلسله پي افكنده است ، به تعبير هرودت ، ايرانيان آن اندازه به مقام والاي انساني او نازش داشته اند كه :