تحقیق اقرار صغير
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 46 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
اِقرار:
اصطلاحى فقهى و حقوقى و آن عبارت است از اِخبار به حقى براي ديگري به زيان خود. اقرار در كتب لغت به اذعان يا اعتراف بهحق معنا شده است (جوهري، 2/790؛ قاموس، ذيل قرر). خليل بن احمد آن را اعتراف به شىء (5/22)، و راغب اصفهانى (ص 600) اثبات شىء دانسته است (قس: حج/22/5). معناي اصطلاحى اقرار نيز به معناي لغوي بسيار نزديك است (نك: محقق حلى، 3/143؛ شهيد اول، الدروس...، «كتاب الاقرار»؛ زيلعى، 5/2؛ قانون مدنى، مادة1259)
در تعريف و ماهيت حقوقى اقرار چند نكته اهميت دارد:
اقرار نوعى اخبار است و اقرار كننده خبر مىدهد كه حقى براي ديگري برعهدة وي ثابت است. از آنرو كه وي قصد اخبار دارد، نه انشاء، اقرار نه يك عمل حقوقى (عقد يا ايقاع)، بلكه يك واقعة حقوقى است (شهيد اول، القواعد...، 1/164؛ مجددي، 60)
1
اِقرار:
اصطلاحى فقهى و حقوقى و آن عبارت است از اِخبار به حقى براي ديگري به زيان خود. اقرار در كتب لغت به اذعان يا اعتراف بهحق معنا شده است (جوهري، 2/790؛ قاموس، ذيل قرر). خليل بن احمد آن را اعتراف به شىء (5/22)، و راغب اصفهانى (ص 600) اثبات شىء دانسته است (قس: حج/22/5). معناي اصطلاحى اقرار نيز به معناي لغوي بسيار نزديك است (نك: محقق حلى، 3/143؛ شهيد اول، الدروس...، «كتاب الاقرار»؛ زيلعى، 5/2؛ قانون مدنى، مادة1259)
در تعريف و ماهيت حقوقى اقرار چند نكته اهميت دارد:
اقرار نوعى اخبار است و اقرار كننده خبر مىدهد كه حقى براي ديگري برعهدة وي ثابت است. از آنرو كه وي قصد اخبار دارد، نه انشاء، اقرار نه يك عمل حقوقى (عقد يا ايقاع)، بلكه يك واقعة حقوقى است (شهيد اول، القواعد...، 1/164؛ مجددي، 60)
2
حقى كه در اين تعريف موضوع اقرار است، در معناي اعم به كار رفته، و شامل عين، منفعت و حق به معناي اخص مانند حق شفعه، حق انتفاع، حق ارتفاق و حق قصاص مىشود. موضوع اقرار، هم مىتواند از امور مدنى باشد و هم از امور كيفري (خمينى، 2/50؛ سماكيه، 351-352؛ جعفري، دائرة المعارف...، 1/2599).
اقرار با دعوي و شهادت (بينه) تفاوت دارد، زيرا دعوي عبارت است از «اخبار به حقى به سود خبر دهنده و به ضرر ديگري» و شهادت «اخبار به حقى به نفع ديگري و بر ضرر شخص ثالث»، در حالى كه اقرار - چنانكه گفته شد - اخبار به حقى است به سود ديگري و بر ضرر خبر دهنده (تهانوي، 2/1183؛ عاملى، 9/212؛ زيلعى، 5/2-3)
اقرار هميشه جنبة ايجايى و اثباتى ندارد، بلكه گاهى سلبى است، چنانكه كسى اقرار كند كه هيچ حقى بر ذمة ديگري ندارد. به همين سبب، برخى اقرار را اينگونه تعريف كردهاند: «اخبار به حقى لازم بر خبر دهنده، يا به نفى حقى از او
3
» (اصفهانى، 2/229؛ خويى، 2/193)
خبر دهنده بايد به صورت جازم و بدون ترديد و تعليق خبر دهد وگرنه اقرار باطل است. به همين سبب، برخى در تعريف اقرار «اخبار جازم» را ذكر كردهاند (شهيد اول، الدروس، همانجا؛ خمينى، 2/49)
در برخى از موارد اخبارِ قائممقام شخص به ضرر او معتبر است و اقرار تلقى مىشود؛ مانند اقرار وكيل به آنچه در انجام دادن آن وكالت داشته است، چنانكه وكيلِ در بيع اقرار به فروش مال موكل نمايد. از اينرو، برخى از فقيهان در تعريف اقرار گفتهاند: «اخبار مكلف از خود يا موكل خود به حقى لازم» (ابن مفتاح، 4/157؛ بطاشى، 8/180؛ سماكيه، 449-451)
در اقرار خبردهنده از حقى سابق سخن مىگويد. بنابراين، اعتراف به حقى درآينده (حق مستقبل) به نفع ديگري، «وعده» تلقى مىشود، نه اقرار. برخى از فقيهان براي اخراج وعده از تعريف اقرار موضوع آن را «حق سابق» ذكر كردهاند