تحقیق برنامهریزی استراتژیک در سازمانهای 2آموزشی
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
بسمه تعالی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرند
موضوع : برنامه ریزی استراتژیک در نظام آموزشی
چکیده
در سالیان اخیر، دلایل متعددی باعث شده تا مدیران به فراست دریابند که برنامه ریزی به شکل سنتی دیگر قادر به حل مشکلات آنها نخواهد بود. از این رو بهره گیری از برنامه ریزی استراتژیک به عنوان ضرورت در دولتها، سازمانها و جوامع مطرح شده است. برنامه ريزي استراتژيك، يكي از رويكردهايي است كه درسال هاي اخيرازسوي بسياري از رهبران ومدير ان سازما ن ها به عنوان سياستي نوين براي كاهش مسايل مبتلا به سازمان ها وارتقاي كيفيت نتايج و عملكرد سازماني مطرح شده است. برنامه ريزي استراتژيك در هر سازمان، از جمله سازمان هاي آموزشي، به عوامل بسياري بستگي داردبرنامه ریزی استراتژیک در آموزش نیز کارکردهای مختلفی دارد. در این مقاله بر اینکه برنامه ریزی استراتژیک چیست و کاربرد آن در آموزش (نظام آموزشی)چیست به طور اجمالی پرداخته شده است.
کلمات کلیدی
استراتژی، برنامه ریزی استراتژیک، برنامه ریزی استراتژیک آموزشی، فرایند برنامه ریزی استراتژیک آموزشی
مقدمه
برنامه های استراتژیک برای مقاطع بلند مدت طراحی می شود و قلمروی بسیار گسترده و جامع را در بر می گیرد. در نگاه اول ممکن است برنامه های راهبردی، جاه طلبانه به نظر برسد. اما در اصل از جنبه های آرمانی قدرتمندی برخوردار است. در سال های گذشته توجه بسیار زیادی به برنامه های استراتژیک معطوف شده است. مخصوصا در حوزه ی آموزش و پرورش، این توجه مضاعف است. شاید این توجه به دلیل ضرورت ایجاد تحول در تمام ابعاد آموزش و پرورش رسمی است که از سوی صاحبنظران احساس می شود. این بسیار عجیب است که جامعه
2
، دانشجویان ، و سایر وسایل ارتباط جمعی، ارزش ها، هنجارها و باورها در سال های گذشته دچار تغییر و تحولات جدی شده اند، اما بیشتر نظام های آموزشی هنوز همان هایی هستند که برای دانش آموزان و دانشجویان جوامع دهه های گذشته طراحی شده اند.( خوشخبر1386،ص97)
بنابراین ضروری است که تجارب مدیریت، تصمیم گیری و برنامه ریزی آموزشی راهبردی کشورهای توسعه یافته را بیاندوزیم تا در فرایند نظام تعلیم و تربیت بتوانیم انسان، فناوری و محیط زیست جامعه را با نگاهی نظام مند مرتبط کنیم. بدین طریق است که می توان نظام آموزش هر کشور و ویژگی های آموزش آن را با قبول تنوع فرهنگ ها، ایجاد همبستگی ملی، تمرکز زدایی از فرایند تصمیم گیری و استقرار نهادهای آموزشی، تقویت مدیریت مرکزی در امر سیاست گذاری، برنامه ریزی و بودجه بندی، ارزیابی، شفافیت و پاسخگو بودن مدیریت ها، برقراری ارتباط جدید میان نظام آموزش حرفه ای_ کاربردی و بازار کار_ رقابت پذیری نیروی کار، آموزش برای تفاهم ملت، آموزش سواد علمی، آموزش حفظ محیط زیست، آموزش شهروندی و توسعه ی انسانی را پویا، فعال، و خلاق ساخت و آن را به عنوان ابزار مسلم توسعه درآورد.(حلاجیان،1370 ،ص 8)
استراتژی
واژه استراتژی از معادل یونانی آن «استراتگوس» گرفته شده و در اصل به معنای رهبری می باشد. واژه استراتژی به 4 معقوله استناد می کند:
1. نهادین ساختن خشونت. برای مثال آنچه که در متون کهن و مقدس مانند مهاباراتا، اسطوره های هندی، یا کتاب مقدس مسلمانان، قرآن مجید، درباره ی صلح و جنگ یا بهزیستی و خیر فردی و جمعی آمده است از نوع دستورالعمل های استراتژیک است.
2. فعال سازی ذهن. در مکتب آلمانی مفهوم استراتژی به عنوان فعالیتی در حیطه ی ذهن و اندیشه است. استراتژی به عمل بخردانه ای اطلاق می شود که بتواند مجموع نیروهای بلا استفاده را بسیج کرده،سازمان داده و هدایت کند.این نیروها می تواند منابع ، نظام ها ، اجتماعات و افراد باشد.
3. بهبود بخشیدن به بازنمایی ذهن. افزایش بازنمایی بخردانه از واقعیت ها و در نتیجه به شیوه ای دیگر عمل نمودن برای پیش گیری و پیش بینی حوادث اتفاقی.
4. روش شناسی منفک نبودن از زمان. توجه به عامل زمان و تفکیک آن به دو سطح: زمان تاکتیک، که گردش آن بدون توقف و پیوسته است و انجام امور خرد و بی نهایت مولد در حیات یک بنگاه ، شرکت یا سازمان است. زمان استراتژیک، که گردش آن ناپیوسته است و برای تصمیمات بزرگ و عمده تنظیم می شود.( مشایخ،1389ص 63_64)
برنامه ریزی استراتژیک
برنامه ریزی استراتژیک یک فرایند پویاست که با دور نگری نسبت به واقعیت های موجود، راهبردها و تاکتیک های موثری برای رسیدن به فردای بهتر ارائه می دهد. از برنامه ریزی استراتژیک به عنوان روشی برای بهبود نتایج حاصل از کارکرد یک سازمان در رویارویی با رقابت ها، موانع و یا تهدیدها یاد می شود. خاصیت بسیار مهم برنامه های استراتژیکی این است که هرگز به پایان نمی رسد و معمولا در مقاطع مختلف، پیوسته ادامه دارد. (خوشخبر،1386ص 97)
3
برنامه ریزی استراتژیک در جهت کمک به سازمان های دولتی و غیر انتفاعی و همچنین جوامع برای ارائه عکس العمل نسبت به موقعیت های جدید طراحی شده است. برنامه ریزی استراتژیک تلاشی سازمان یافته و منظم برای اتخاذ تصمیمات بنیادی و انجام دادن اقدامات اساسی که سرشت و سمت گیری فعالیت های یک سازمان با دیگر نهاد ها را در چارچوبی قانونی شکل می دهند، می باشد. این تصمیمات نوعا تعهدات، رسالت و سطح کالا یا خدمت سازمان را مورد توجه قرار می دهند و هزینه، امور مالی، مدیریت یا طرح سازمانی را ترکیب و تلفیق می نمایند. برنامه ریزی استراتژیک از آغاز برای استفاده به وسیله ی سازمان ها طراحی گردید.( جمعی از اساتید مدیریت،،1378،ص 31)
مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک به معنای دقیق خود با اتخاذ و اجرای تصمیم درباره ی آینده ی سازمان سرو کار دارد. هر سازمان یک ماموریت دارد. سازمان در یک " محیط " فعالیت دارد که هم " تهیه کننده " و هم " ارائه دهنده ی امکانات " است.سازمان دارای نقاط مشخص "قدرت" و "ضعف" است و نیز "محدودیت هایی" دارد. سازمان ناچار است مرتبا به " گزینش های استراتژیک " روی بیاورد تا بتواند با توجه به نقاط قوت و ضعف و محدودیت ها و ماموریت خود پاسخگوی تغییرات واقعی یا قابل پیش بینی محیط باشد. اجرای استراتژیکی با اتخاذ تصمیم درباره ی توسعه ی ساخت سازمان برای نیل به هدفهای منتخب آن و حصول اطمینان از اثر بخشی فعالیتها و اداره ی این فعالیتها در جهت تحقق اهداف سروکار دارد.(وی، گری آکرمن،1383،ص 176)
برنامه ریزی استراتژیک، در بهترین شکل خود، نیازمند جمع آوری اطلاعات بسیار وسیع، جست و جوی گزینه های مختلف، و تاکید بر مدلو لهای آینده ی تصمیماتی که امروز اتخاذ می شوند، خواهد بود.برنامه ی استراتژیک، ارتباطات و مشارکت را سهولت بخشیده، علائق و ارزشهای ناهمگرا را با یکدیگر همسو و منطبق می کند، و تصمیم گیری منظم و اجرای موفقیت آمیز را ترویج و تشویق خواهد کرد. مشخصا، برنامه ریزی استراتژیک را می توان در زمینه هایی به این شرح به کار برد:
سازمان های عمومی، وزارتخانه ها، یا بخشهای عمده سازمان های دولتی.
واحدهای حکومتی محلی نظیر شهر، ولایت و ایالت.
سازمان های غیر انتفاعی که اساسا تامین کننده ی خدمات عمومی می باشند.
ماموریتهای خاص نظیر حمل و نقل، بهداشت، یا آموزش و پرورش که رابط مرزهای سازمانی و دولتی به شمار می آیند.
سراسر جوامع، نواحی شهری یا شهرهای بزرگ ، مناطق یا ایالت ها.
در این مقاله بررسی ما درباره ی برنامه ریزی استراتژیک در نظام های آموزشی و آموزش و پرورش می باشد.(برایسون،1372 ،ص 3،4)
لازمه برنامه ریزی استراتژیک برخورداری از تفکر استراتژیک است. منظور از تفکر استراتژیک ژرف نگری بخردانه در سه سطح فراسوی کلان ( جهان )، کلان (جامعه)، و خرد ( نهاد یا سازمان) است؛به عبارت دیگر با تفکر استراتژیک حتی اگر عمل درسطح خرد ( تدریس در کلاس درس یا مدیریت یک نهاد آموزشی) انجام پذیرد تفکر و اندیشه( در سطح فراسوی کلان) معطوف به هستی وندان و شهروندانی خواهد بود که در نهایت به جامعه تحویل داده می شود.( مشایخ،1389،ص62)
مزاياي برنامه ریزی استراتژيك
برنامه ريزي استراتژيك داراي مزاياي زيادي است كه از جمله ميتوان به موارد زير اشاره نمود:
قبل از پيش آمدن مشكلات احتمالي از وقوع آنها خبر ميدهد.
به علاقمند شدن مديران به سازمان كمك ميكند.
4
تغييرات را مشخص كرده و شرايط عكسالعمل در برابر تغييرات را فراهم ميكند.
هر نيازي را كه براي تعريف مجدد سازمان ضروري است تعيين ميكند.
براي دستيابي به اهداف از پيش تعيين شده بستر مناسب ايجاد ميكند.
به مديران كمك ميكند كه درك روشنتري از سازمان داشته باشند.
شناخت فرصتهاي بازارهاي آينده را آسانتر ميسازد.
ديدي هدفمند از مسائل مديريت ارائه ميدهد.
قالبي براي بازنگري اجراي برنامه و كنترل فعاليتها ارائه ميدهد.
به مديران كمك ميكند كه تا در راستاي اهداف تعيين شده تصميمات اساسي را اتخاذ كنند.
به نحو مؤثرتري زمان و منابع را به فرصتهاي تعيين شده تخصيص ميدهد.
هماهنگي در اجراي تاكتيكهايي كه برنامه را به سرانجام ميرسانند بوجود ميآورد.
زمان و منابعي را كه بايد فداي تصحيح تصميمات نادرست و بدون ديد بلندمدت گردند، به حداقل ميرساند.
قالبي براي ارتباط داخلي بين كاركنان به وجود ميآورد.
ترتيبدهي اولويتها را در قالب زماني برنامه فراهم ميآورد.
مزيتي براي سازمان در مقابل رقيبان به دست ميدهد.
مبنايي براي تعيين مسئوليت افراد ارائه داده و به موجب آن افزايش انگيزش را باعث ميشود.
تفكر آيندهنگر را تشويق ميكند.
براي داشتن يك روش هماهنگ، يكپارچه همراه با اشتياق لازم از سوي افراد سازمان در برخورد با مسائل و فرصتها، انگيزش ايجاد ميكند.(امیدوار1383)
ويژگيهاي برنامه ریزی استراتژیک
فرايند برنامه ريزي استراتژيك اساساً فرايندي هماهنگكننده بين منابع داخلي سازمان و فرصتهاي خارجي آن ميباشد. هدف اين فرايند نگريستن از درون «پنجره استراتژيك» و تعيين فرصتهايي است كه سازمان از آنها سود ميبرد يا به آنها پاسخ ميدهد. بنابراين فرايند برنامه ریزی استراتژیک، يك فرايند مديريتي است شامل هماهنگي قابليتهاي سازمان با فرصتهاي موجود. اين فرصتها در طول زمان تعيين شده و براي سرمايهگذاري يا عدم سرمايهگذاري منابع سازمان روي آنها، مورد بررسي قرار ميگيرند. حوزهاي كه در آن تصميمات استراتژيك اتخاذ ميگردند شامل (1) محيط عملياتي سازمان، (2) مأموريت سازمان و (3) اهداف جامع سازمان ميباشد. برنامه ريزي استراتژيك فرايندي است كه اين عناصر را با يكديگر در نظر گرفته و گزينش گزينههاي استراتژیک سازگار با اين سه عنصر را آسان ميسازد و سپس اين گزينهها را بكار گرفته و ارزيابي ميكند.
بايد توجه داشت كه هر فرايند برنامه ريزي استراتژيك زماني باارزش است كه به تصميمگيرندگان اصلي كمك كند كه به صورت استراتژيك فكر كرده و عمل كنند. برنامه ريزي استراتژیک به خودي خود هدف نيست بلكه تنها مجموعهاي از مفاهيم است كه براي كمك به مديران در تصميمگيري استفاده ميشود. ميتوان گفت كه اگر استراتژيك فكر كردن و عمل كردن در فرايند برنامه ریزی استراتژيك به صورت عادت درآيد، آنگاه فرايند ميتواند كنار گذاشته شود. .(امیدوار1383)
استراتژی آموزش