تحقیق بهائیت در ایران 30 ص
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 40 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
مقدمه
بهائیت در ایران
بهائى گرى به عنوان يك جنبش اجتماعى در قرن سيزده هجرى (نوزده ميلادى) در ايران پا به عرصه وجود گذاشت و به عنوان حركتى عليه سنتهاى دينى و اجتماعى حاكم بر جامعه به حيات خويش ادامه داد. اين جنبش در كنار حكومتهاى استعمارى و در مقابل فرهنگ اصيل ملى - اسلامى قرار گرفت و به عنوان ابزار استعمارگران به كار رفت. از نظر اجتماعى، بروز اين جنبش در ايران زمانى بود كه پس از جنگهاى ايران و روس به علت افزايش تماس با فرهنگ اروپايى، نوگرايى افكار بسيارى از متفكران و نيز عوام را به خود مشغول كرده بود و در نتيجه مخالفت با سنتهاى غلطى نظير استبداد شاهان، زمينه براى ظهور حركتهاى اجتماعى فراهم شده بود. در چنين شرايطى جنبشهاى اصلاحى چندى در ايران شكل گرفتند و در اين فضا برخى به فكر تغيير فرهنگ ملى حاكم و ايجاد نوآوريهاى مذهبى افتادند. در نتيجه اين طرز تفكر بود كه فرقه هايى چون شيخيه و بهائيه در كنار مكاتب سكولار در ايران ظاهر شدند و همواره در مقابل حركتهاى احياگر سنتهاى ملى - دينى ايستادند و حركتهاى سنت شكن را تأييد كردند. با اين طرز فكر كلى، اين فرقه ها - حتى اگر به قول بعضى به وسيله همان استعمارگران به وجود نيامده باشند - آلت دست استعمارگران قرار گرفتند.
به نظر شما زمينه ها، عوامل و مراحل شكل گيرى جريان بهائيت در ايران چه بود؟
بسيارى را باور بر اين است كه علت ظهور بهائيت فقر و مشكلات اقتصادى بعد از ورشكستگى در جنگهاى ايران و روس بود. اما عقيده بنده بر اين است كه بيشتر علل سياسى و فرهنگى عامل پيدايش بابيت و بهائيت بوده است. شكست در جنگهاى ايران و روس، شكاف عميقى بين دولت و ملت به واسطه جدا شدن روحانيت از دولت فتحعلى شاه ايجاد نمود. اين جدائى تا آخر دوره قاجار دوام داشت و نهضت تنباكو و بعد از آن، انقلاب مشروطه را رقم زد. با جدا شدن روحانيت و ملت از دولت، دربار تحت سيطره روسها و رقيب ديرين آنان، انگليسها، درآمد. اما ملت اقتدار خويش را حفظ نمود و با كشتن »گريبايدف« نشان داد كه ترس و واهمه اى از روسها ندارد. از همينجا بود كه روسها به فكر شكستن اقتدار ملت افتادند. به تشخيص درست آنان، نقطه قوت ملت ايران پيروى از نايب امام زمان(عج) بود. بنابراين اگر مى توانستند در اعتقاد به آن امام همام شك و ترديد ايجاد كنند مى توانستند كمر ملت را بشكنند. از اين رو به فكر فرقه سازى پيرامون انديشه مهدويت افتادند.
2
مقدمه
بهائیت در ایران
بهائى گرى به عنوان يك جنبش اجتماعى در قرن سيزده هجرى (نوزده ميلادى) در ايران پا به عرصه وجود گذاشت و به عنوان حركتى عليه سنتهاى دينى و اجتماعى حاكم بر جامعه به حيات خويش ادامه داد. اين جنبش در كنار حكومتهاى استعمارى و در مقابل فرهنگ اصيل ملى - اسلامى قرار گرفت و به عنوان ابزار استعمارگران به كار رفت. از نظر اجتماعى، بروز اين جنبش در ايران زمانى بود كه پس از جنگهاى ايران و روس به علت افزايش تماس با فرهنگ اروپايى، نوگرايى افكار بسيارى از متفكران و نيز عوام را به خود مشغول كرده بود و در نتيجه مخالفت با سنتهاى غلطى نظير استبداد شاهان، زمينه براى ظهور حركتهاى اجتماعى فراهم شده بود. در چنين شرايطى جنبشهاى اصلاحى چندى در ايران شكل گرفتند و در اين فضا برخى به فكر تغيير فرهنگ ملى حاكم و ايجاد نوآوريهاى مذهبى افتادند. در نتيجه اين طرز تفكر بود كه فرقه هايى چون شيخيه و بهائيه در كنار مكاتب سكولار در ايران ظاهر شدند و همواره در مقابل حركتهاى احياگر سنتهاى ملى - دينى ايستادند و حركتهاى سنت شكن را تأييد كردند. با اين طرز فكر كلى، اين فرقه ها - حتى اگر به قول بعضى به وسيله همان استعمارگران به وجود نيامده باشند - آلت دست استعمارگران قرار گرفتند.
به نظر شما زمينه ها، عوامل و مراحل شكل گيرى جريان بهائيت در ايران چه بود؟
بسيارى را باور بر اين است كه علت ظهور بهائيت فقر و مشكلات اقتصادى بعد از ورشكستگى در جنگهاى ايران و روس بود. اما عقيده بنده بر اين است كه بيشتر علل سياسى و فرهنگى عامل پيدايش بابيت و بهائيت بوده است. شكست در جنگهاى ايران و روس، شكاف عميقى بين دولت و ملت به واسطه جدا شدن روحانيت از دولت فتحعلى شاه ايجاد نمود. اين جدائى تا آخر دوره قاجار دوام داشت و نهضت تنباكو و بعد از آن، انقلاب مشروطه را رقم زد. با جدا شدن روحانيت و ملت از دولت، دربار تحت سيطره روسها و رقيب ديرين آنان، انگليسها، درآمد. اما ملت اقتدار خويش را حفظ نمود و با كشتن »گريبايدف« نشان داد كه ترس و واهمه اى از روسها ندارد. از همينجا بود كه روسها به فكر شكستن اقتدار ملت افتادند. به تشخيص درست آنان، نقطه قوت ملت ايران پيروى از نايب امام زمان(عج) بود. بنابراين اگر مى توانستند در اعتقاد به آن امام همام شك و ترديد ايجاد كنند مى توانستند كمر ملت را بشكنند. از اين رو به فكر فرقه سازى پيرامون انديشه مهدويت افتادند.
2
مقدمه
بهائیت در ایران
بهائى گرى به عنوان يك جنبش اجتماعى در قرن سيزده هجرى (نوزده ميلادى) در ايران پا به عرصه وجود گذاشت و به عنوان حركتى عليه سنتهاى دينى و اجتماعى حاكم بر جامعه به حيات خويش ادامه داد. اين جنبش در كنار حكومتهاى استعمارى و در مقابل فرهنگ اصيل ملى - اسلامى قرار گرفت و به عنوان ابزار استعمارگران به كار رفت. از نظر اجتماعى، بروز اين جنبش در ايران زمانى بود كه پس از جنگهاى ايران و روس به علت افزايش تماس با فرهنگ اروپايى، نوگرايى افكار بسيارى از متفكران و نيز عوام را به خود مشغول كرده بود و در نتيجه مخالفت با سنتهاى غلطى نظير استبداد شاهان، زمينه براى ظهور حركتهاى اجتماعى فراهم شده بود. در چنين شرايطى جنبشهاى اصلاحى چندى در ايران شكل گرفتند و در اين فضا برخى به فكر تغيير فرهنگ ملى حاكم و ايجاد نوآوريهاى مذهبى افتادند. در نتيجه اين طرز تفكر بود كه فرقه هايى چون شيخيه و بهائيه در كنار مكاتب سكولار در ايران ظاهر شدند و همواره در مقابل حركتهاى احياگر سنتهاى ملى - دينى ايستادند و حركتهاى سنت شكن را تأييد كردند. با اين طرز فكر كلى، اين فرقه ها - حتى اگر به قول بعضى به وسيله همان استعمارگران به وجود نيامده باشند - آلت دست استعمارگران قرار گرفتند.
به نظر شما زمينه ها، عوامل و مراحل شكل گيرى جريان بهائيت در ايران چه بود؟
بسيارى را باور بر اين است كه علت ظهور بهائيت فقر و مشكلات اقتصادى بعد از ورشكستگى در جنگهاى ايران و روس بود. اما عقيده بنده بر اين است كه بيشتر علل سياسى و فرهنگى عامل پيدايش بابيت و بهائيت بوده است. شكست در جنگهاى ايران و روس، شكاف عميقى بين دولت و ملت به واسطه جدا شدن روحانيت از دولت فتحعلى شاه ايجاد نمود. اين جدائى تا آخر دوره قاجار دوام داشت و نهضت تنباكو و بعد از آن، انقلاب مشروطه را رقم زد. با جدا شدن روحانيت و ملت از دولت، دربار تحت سيطره روسها و رقيب ديرين آنان، انگليسها، درآمد. اما ملت اقتدار خويش را حفظ نمود و با كشتن »گريبايدف« نشان داد كه ترس و واهمه اى از روسها ندارد. از همينجا بود كه روسها به فكر شكستن اقتدار ملت افتادند. به تشخيص درست آنان، نقطه قوت ملت ايران پيروى از نايب امام زمان(عج) بود. بنابراين اگر مى توانستند در اعتقاد به آن امام همام شك و ترديد ايجاد كنند مى توانستند كمر ملت را بشكنند. از اين رو به فكر فرقه سازى پيرامون انديشه مهدويت افتادند.
2
مقدمه
بهائیت در ایران
بهائى گرى به عنوان يك جنبش اجتماعى در قرن سيزده هجرى (نوزده ميلادى) در ايران پا به عرصه وجود گذاشت و به عنوان حركتى عليه سنتهاى دينى و اجتماعى حاكم بر جامعه به حيات خويش ادامه داد. اين جنبش در كنار حكومتهاى استعمارى و در مقابل فرهنگ اصيل ملى - اسلامى قرار گرفت و به عنوان ابزار استعمارگران به كار رفت. از نظر اجتماعى، بروز اين جنبش در ايران زمانى بود كه پس از جنگهاى ايران و روس به علت افزايش تماس با فرهنگ اروپايى، نوگرايى افكار بسيارى از متفكران و نيز عوام را به خود مشغول كرده بود و در نتيجه مخالفت با سنتهاى غلطى نظير استبداد شاهان، زمينه براى ظهور حركتهاى اجتماعى فراهم شده بود. در چنين شرايطى جنبشهاى اصلاحى چندى در ايران شكل گرفتند و در اين فضا برخى به فكر تغيير فرهنگ ملى حاكم و ايجاد نوآوريهاى مذهبى افتادند. در نتيجه اين طرز تفكر بود كه فرقه هايى چون شيخيه و بهائيه در كنار مكاتب سكولار در ايران ظاهر شدند و همواره در مقابل حركتهاى احياگر سنتهاى ملى - دينى ايستادند و حركتهاى سنت شكن را تأييد كردند. با اين طرز فكر كلى، اين فرقه ها - حتى اگر به قول بعضى به وسيله همان استعمارگران به وجود نيامده باشند - آلت دست استعمارگران قرار گرفتند.
به نظر شما زمينه ها، عوامل و مراحل شكل گيرى جريان بهائيت در ايران چه بود؟
بسيارى را باور بر اين است كه علت ظهور بهائيت فقر و مشكلات اقتصادى بعد از ورشكستگى در جنگهاى ايران و روس بود. اما عقيده بنده بر اين است كه بيشتر علل سياسى و فرهنگى عامل پيدايش بابيت و بهائيت بوده است. شكست در جنگهاى ايران و روس، شكاف عميقى بين دولت و ملت به واسطه جدا شدن روحانيت از دولت فتحعلى شاه ايجاد نمود. اين جدائى تا آخر دوره قاجار دوام داشت و نهضت تنباكو و بعد از آن، انقلاب مشروطه را رقم زد. با جدا شدن روحانيت و ملت از دولت، دربار تحت سيطره روسها و رقيب ديرين آنان، انگليسها، درآمد. اما ملت اقتدار خويش را حفظ نمود و با كشتن »گريبايدف« نشان داد كه ترس و واهمه اى از روسها ندارد. از همينجا بود كه روسها به فكر شكستن اقتدار ملت افتادند. به تشخيص درست آنان، نقطه قوت ملت ايران پيروى از نايب امام زمان(عج) بود. بنابراين اگر مى توانستند در اعتقاد به آن امام همام شك و ترديد ايجاد كنند مى توانستند كمر ملت را بشكنند. از اين رو به فكر فرقه سازى پيرامون انديشه مهدويت افتادند.