دانلود مقاله در مورد شریعتی از تولد تا شهادت 48 ص
دسته بندي :
مقاله »
مقالات فارسی مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 54 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
شریعتی از تولد تا شهادت:
دکتر علی شریعتی در دوم آذر ماه سال هزار و سیصد و دوازده در روستای کاهک از توابع سبزوار به دنیا آمد . پدرش محمد تقی شریعتی از محققان و نویسندگان دینی معاصر و مادرش زهرا امینی است .
دوران دبستان را در مزینان گذراند و برای ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان وارد دبیرستان فردوسی مشهد شد و در سال 1329 وارد دانشسرای مقدماتی مشهد شد. در سال 1331 دانشسرای مقدماتی را به پایان رساند و اقدام به تاسیس انجمن اسلامی دانش آموزان نمود.
در سال 1332 به عضویت نهضت مقاومت ملی در آمد و در سال 1333 موفق به اخذ دیپلم کامل ادبی شد و در همان سال اولین کتاب خود را که ترجمه ای از یک کتاب بود به چاپ رساند.
دکتر علی شریعتی در سال 1334 وارد دانشکده ادبیات مشهد شد و در همان سال اقدام به انتشار یکی از انقلابی ترین کتابهای خود یعنی ابوذر غفاری نمود .در سال 1336 به همراه عده ای از اعضای نهضت مقاومت ملی در مشهد دستگیر شد و در سال 1337 از دانشکده ادبیات با رتبه اول فارق
2
التحصیل شد و با یکی از همکلاسیان خود به نام پوران شریعت رضوی ازدواج کرد .
دکتر علی شریعتی در سال 1338 با بورسیه دولتی برای ادامه تحصیلات عازم فرانسه شد و در آنجا هم دست از مبارزه بر نداشت و به سازمان آزادیبخش الجزایر پیوست و به همین دلیل مدتی را در زندان فرانسه به سر برد و در همانجا بود که با افکار نوین افرادی چون سارتر و فانون و ... آشنا شد .
در سال 1341 بود که به همکاری با جبهه ملی و نهضت آزادی و نشریه ایران آزاد پرداخت و به همین دلیل پس از پایان تحصیلات و اخذ مدرک دکتری در رشته تاریخ و مراجعت به ایران در مرز دستگیر شد ولی پس از مدتی آزاد شد و به همکاری با اداره فرهنگ پرداخت و پس از آن به عنوان کارشناس بررسی کتب درسی منسوب شد .
اوج فعالیتهای دکتر در سال 1345 هنگامی که به عنوان استادیار رشته تاریخ دانشکده مشهد برگزیده شد ، شروع شد و در سال 47 بود که به سخنرانیهای آتشین خود در حسینیه ارشاد پرداخت و به همین علت در سال 52 به مدت 18 ماه در زندان انفرادی شهربانی بود. که پس از آن از سخنرانی منع و خانه نشین شد و مجبور به ترک ایران شد که متاسفانه این سفر دیگر بازگشتی نداشت .
دکتر علی شریعتی در سحرگاه 29 خرداد 1356 در سوت همپتون انگلیس جان به جان آفرین تسلیم می کند و دوستان و آشنایان با افکارش را در غمی بزرگ فرو می برد.
3
مجموعه آثار :
٣. زن
٢.چه بايد كرد
١.براي خود، براي ما، براي ديگران
٦.انسان
۵.جهانبيني ايدئولوژي
٤.مذهب عليه مذهب
۹.بازشناسي هويت ايراني اسلامي
٨.علي (ع)
٧. انسان بي خود
١٢.اسلام شناسي مشهد
١١.ميعاد با ابراهيم
١٠.روش شناخت اسلام
١۵.گفتگوهاي تنهاي
١٤.هنر
١٣.ويژگيهاي قرون جديد
١٨.فرهنگ لغات
١٧.آثار گوناگون
١٦.نامه ها
٢١.با مخاطبهاي آشنا
٢٠.يك جلوش تا بي نهايت صفر
١۹.پدر، مادر، ما متهميم!
٢٤.بازگشت
٢٣.ابوذر
٢٢.خودسازي انقلابي
٢٧.شيعه
٢٦.حج
٢۵.ما و اقبال
۳٠.جهت گيري طبقاتي اسلام
٢۹.تشيع علوي، تشيع صفوي
٢٨.نيايش
۳۳.هبوط در كوير
٣٢.تاريخ تمدن جلد دوم
۳١.تاريخ تمدن جلد اول
٣٦.اسلام شناسي دوره سه جلدي
۳۵.-تاريخ اديان جلد دوم
٣٤.تاريخ اديان جلد اول
۳٧.حسين وارث آدم
4
آشنايي با تفكرات شريعتي
تمدن مصرفی
تمدن، پیشرفت و . . . هم ممکن است عامل استحمار شوند؛ در عربستان سعودی نمونه های این پیشرفت استحماری بسیار به چشم می خورد. عرب بیچاره در آنجا مثلا یک راننده تاکسی است. در آنجا کادیکلاک مثلا ً ۲۷ هزار تومان است اما در آمریکا ۳۰ هزار تومان، یعنی ارزانتر از آمریکاست و جریمه و آیین راهنمایی و رانندگی را هم ندارند. چون شرعا ً خوب نیست و اشکال دارد. پلیس های آنجا یک میله آهنی دستشان است که راننده ای که مثلا ً به اندازه هزار تومان تخلف کرده، دقی می زنند روی کاپوت ماشین اش ، اسقاط و قراضه اش می کنند که جریمه نگیرند ! زیرا از لحاظ شرعی مشکل دارد. ولی با همان پای برهنه که هنوز قاچ قاچ است و معلوم است که پارسال از صحرا آمده و قبلا ً شترچران بوده و زندگیش در بادیه می گذشته، حالا رانندگی یاد گرفته، پشت یک فورد، یک شورلت می نشیند و آن چنان پز می دهد که اصلا ً خود آمریکایی هم به گردش نمی رسد( شما که با این پزها آشنا هستید و شب و روز می بینیدشان ! ) خیال می کند مال خودش است و نمی داند که تا کجا کلاه سرش گذاشته اند.
پزهای ما اینطوری است، پز تمدن مصرفی. به شما بگویم که تمدن مصرفی از وحشی گری بدتر است. آدمی که فقط در "مصرف" متمدن می شود وحشی از او مترقی تر است. چرا؟ برای اینکه وحشی شانس متمدن شدن از طریق تولید را دارد اما آنکه مصرف کننده می شود، بی آنکه تولید کننده باشد شانس تولیدش را بطور طبیعی از دست می دهد.
همین راننده تاکسی هفت تا ، ده تا شتر در صحرا داشته و به این حاجی ها که در آنجا قربانی می کنند، فروخته و قسط اول این کادیلاک آقا را پرداخته و بقیه قسط هایش را هم آنقدر جان کنده تا پرداخته، اما حالا چه دارد؟ ماشینی که همه اش در جریمه رفته است و فقط پزش مانده ! شترها را فروخت، چند روزی به جای شتر ، توی کادیلاک نشست . دستور داده بود تودوزیش را از لیف خرما درست کرده بودند و هزار و یکی از این رقاص بازی ها که مثلا ً عربی باشد ! پس از دو سال ، سه سال، شترها رفته اند و یک تکه آهن هم دارد. خودش مانده و هیچ. یا باید برود یک جایی دزدی کند یا گدا بشود یا نوکر کسی شود و یا در جایی بمیرد. ا