دانلود مقاله در مورد شکوفه ولایت 97 ص
دسته بندي :
مقاله »
مقالات فارسی مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 90 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
شکوفه ولایت
ثمره ازدواج مبارک علی(ع) و فاطمه زهرا(س) پنج فرزند بنامهای حسن ، حسین ، زینب ، ام کلثوم ، و محسن است . بنابر آنچه که از امام صادق(ع) رسیده است ، محسن که آخرین فرزند زهرا بود ، بر اثر تجاوز و هجوم دشمنان اسلام به خانه آن حضرت ، در شکم مادر جان داد و به دنبال این حادثه دردناک و صدماتی که بر جسم فاطمه(س) وارد آمد ، آن حضرت بیماری شدید پیدا کرد و به شهادت رسید. اما زینب ، سومین فرزند مهد ولایت است که به احتمال قوی در سال ششم هجرت در مدینه چشم به جهان گشود.
بنابر اینکه ولادت زینب(س) در سال ششم هجرت باشد و تاریخ وفات پیامبر اکرم در سال یازدهم ، زینب بیش از پنج سال با پیامبر اسلام نبوده است . این پنج سال فرصتی بود که زینب(س) از وجود پیامبر بهره گیرد و پیامبر رحمت ، او را در دامان مهر و عطوفت خود نوازش کند و از جرعه های معرفت سیراب سازد و حدیث صبر و استقامت در دفتر وجودش بنگارد. چرا که پیامبر بر مصیبت ها و ناگواری های مسیر زندگی زینب به خوبی واقف بود و می دانست که تاب تحمل این رنجها را تنها روحی بلند و قلبی چون کوه و دلی سرشار از عشق به خدا خواهد داشت . گویا مصیبت و سختی با سرنوشت زینب عجین شده و خداوند صبر و پایداری را در او جلوه گر ساخته است ، تا اسوه و الگویی برای همه پویندگان راه خدا باشد.
2
شکوفه ولایت
ثمره ازدواج مبارک علی(ع) و فاطمه زهرا(س) پنج فرزند بنامهای حسن ، حسین ، زینب ، ام کلثوم ، و محسن است . بنابر آنچه که از امام صادق(ع) رسیده است ، محسن که آخرین فرزند زهرا بود ، بر اثر تجاوز و هجوم دشمنان اسلام به خانه آن حضرت ، در شکم مادر جان داد و به دنبال این حادثه دردناک و صدماتی که بر جسم فاطمه(س) وارد آمد ، آن حضرت بیماری شدید پیدا کرد و به شهادت رسید. اما زینب ، سومین فرزند مهد ولایت است که به احتمال قوی در سال ششم هجرت در مدینه چشم به جهان گشود.
بنابر اینکه ولادت زینب(س) در سال ششم هجرت باشد و تاریخ وفات پیامبر اکرم در سال یازدهم ، زینب بیش از پنج سال با پیامبر اسلام نبوده است . این پنج سال فرصتی بود که زینب(س) از وجود پیامبر بهره گیرد و پیامبر رحمت ، او را در دامان مهر و عطوفت خود نوازش کند و از جرعه های معرفت سیراب سازد و حدیث صبر و استقامت در دفتر وجودش بنگارد. چرا که پیامبر بر مصیبت ها و ناگواری های مسیر زندگی زینب به خوبی واقف بود و می دانست که تاب تحمل این رنجها را تنها روحی بلند و قلبی چون کوه و دلی سرشار از عشق به خدا خواهد داشت . گویا مصیبت و سختی با سرنوشت زینب عجین شده و خداوند صبر و پایداری را در او جلوه گر ساخته است ، تا اسوه و الگویی برای همه پویندگان راه خدا باشد.
2
زینب مسیر پر حادثه و دردناکی را که در پیش دارد ، در همان زمان کودکی در آینه رویا می نگرد و برای جدش پیامبر بازگو می کند و پیامبر خدا حوادثی را که در انتظار اوست تعبیر می کند تا او که دست پرورده علی و بزرگ شده دامان زهرا است ، خود را برای رویارویی با این حوادث مهیا سازد . ارتحال پیامبر خدا نزدیک بود ، زینب نزد پیامبر آمد و با زبان کودکانه به پیامبر چنین گفت:
« ای رسول خدا ! دیشب در خواب دیدم که باد سختی وزید که بر اثر آن دنیا در ظلمت فرو رفت و من از آن باد به این سو و آن سو می افتادم ، تا اینکه به درخت بزرگی پناه بردم ، ولی باد آن را ریشه کن کرد و من به زمین افتادم . دوباره به شاخه دیگری از آن درخت پناه بردم که آن هم دوام نیاورد . برای سومین مرتبه به شاخه دیگری پناه بردم ، آن شاخه نیز از شدت باد در هم شکست . در آن هنگام به دو شاخه به هم پیوسته دیگر پناه بردم که ناگاه آن دو شاخه نیز شکست و من از خواب بیدار شدم » .
4
پیامبر با شنیدن خواب زینب ، بسیار گریست و فرمود :
« درختی که اولین بار به آن پناه بردی جد توست که به زودی از دنیا می رود و دو شاخه بعد پدر و مادر تو هستند که انها هم از دنیا می روند و آن دو شاخه به هم پیوسته دو برادرت حسن و حسین هستند که در مصیبت آنها دنیا تاریک می گردد ».
چندی نگذشت که گوشه ای از خواب زینب به وقوع پیوست و سایه پر مهر پیامبر از سر زینب و مسلمین رخت بر بست و او اولین پناهش را از دست داد و این تازه آغاز راه بود و او همچنان در انتظار حوادث تلخ و دردناکی است که در پیش رو دارد. فاطمه(س) بعد از پدر گرامی خویش چند ماهی بیش در این دنیا نماند . بنابر این زینب(س) از محبت های مادری چون صدیقه کبری بیش از چند سالی بهره نبرد .
زینب در مجلس سخنرانی مادرش فاطمه در مسجد رسول خدا در دفاع از حقوق اهل بیت و فدک حاضر بود و خطبه و سخنان مادرش را در آن جلسه به یاد داشت ؛ بطوری که خود یکی از راویان آن به شمار می آید . او از مادرش آموخت که چگونه باید در مقابل دشمنان ایستادگی کرد و آنان را رسوا ساخت. او آماده می شد که با سخنان خود در بازار کوفه و کاخ ابن زیاد و یزید ، ظلم و جنایت آنان را برملا سازد و از اسلام و ولایت دفاع کند.