دانلود مقاله شرح زندگي وآثار ابن خلدون
دسته بندي :
مقاله »
مقالات فارسی مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
مختصری از زندگی
ابوزید، ولی الدین عبدالرحمن بن محمد معروف به ابن خلدون متولد سال 732 هجری قمری (1332میلادی) در تونس است.می توان دوران زندگی اش را در چهار دوره بررسی کرد.
تا قبل از بیست سالگی به تحصیل مقدمات علوم، فراگیری منطق، ریاضی، حکمت و فلسفه پرداخت.
در دوران دوم عمر خود نزدیک به بیست و پنج سال را با فعالیت های سیاسی و ارتباط با حکومت های وقت در افریقا گذراند.خانواده او منسوب به یکی از خاندان های حاکم اندلس بودند و همواره مورد توجه سلاطین بودند. همین مسأله زمینه ورود ابن خلدون را به فعالیت های سیاسی هموار نمود.
از علامت نویسی و کتابت در دربار شروع کرد و بعدها تا مقام نخست وزیری در دربار پیش رفت.
در دوران سوم زندگی اش پس از تنش های سیاسی که به زندانی شدن و درگیری او با درباریان انجامید رو به گوشه نشینی و تحقیق و مطالعه آورد.
کتاب مهم او «العبر» و مقدمه آن پس از تجربیات عملی ای که در سیاست بدست آورده بود در دوران عزلت او در قلعه ابن سلامه - که در الجزایر امروزی قرار دارد – به نگارش در آمد.
ابن خلدون در این باره در مقدمه «العبر» می نویسد:
« در آن قلعه چهار سال فارغ از همه مشاغل اقامت گزیدم و در آنجا تألیف این کتاب را آغاز کردم و مقدمه آن را بدین شیوه شگفت که در ان عالَم تنهایی بدان رهبری شدم تکمیل نمودم.» 1
دوران پایانی عمر او به تدریس و قضاوت در مصر گذشت. در این ایام او ضمن استغال به تدریس در قاهره در مدرسه قمحیه و در جامع الأزهر منصب قضاوت مالکیان مصر را نیز برعهده داشت. سال وفات او را 808 هجری قمری(1406 میلادی) ثبت کرده اند.
آثار علمی
لسان الدین خطیب که شرح زندگی ابن خلدون را نوشته تألیفات او را این گونه شمرده است:
1-رساله ای در منطق، رساله ای در حساب، تلخیص برخی نوشته های ابن رشد، شرح قصیده برده، لباب المحصل ( تلخیص کتاب «محصل افکار المتقدمین و المتأخرین من الفلاسفه و المتکلمین» از امام فخر رازی) و شرح رجزی در اصول فقه.
2-کتاب الشفاءالسائل در كلام و عرفان مدْرسي را در زمره آثار او شمرده اند.
3-اما تنها کتاب و مهمترین اثر بجای مانده از ابن خلدون « العبر» است، اثری است که خود از ان با عنوان « کتاب العبر و دیوان المبتدا و الخبر فی أیام العرب و العجم و البربر و من عاصرهم من ذوی السلطان الأکبر» نام می برد.
« کتاب عبرت ها، دفتر ضبط مبتدا و خبر ایام تازیان، ایرانیان و بربران و معاصران بسیار مقتدرشان.»
2
شهرت مقدمه مفصل این کتاب که به مقدمه ابن خلدون مشهور است از خود کتاب العبر بیشتر است.مقدمه العبر توسط آقای محمد پروین گنابادی به فارسی نیز ترجمه شده است.
توجه دنیای جدید به ابن خلدون
ابن خلدون در قرن چهاردهم و پانزدهم میلادی می زیسته ولی نظرات او تا سال ها بعد و تا زمانی که نویسندگان اروپایی به معرفی و بازخوانی آراء او پرداختند در عالم اسلام جایگاهی نداشت.
نخستین کسی که تحقیقات مفصلی راجع به ابن خلدون انجام داد و او را به عنوان «منتسکیوی عرب» معرفی کرد، هامر پوگشتال شرق شناس اتریشی است که در سال 1812 میلادی به طرح نظریات او پرداخت. 2هرچند شواهدی از توجه دولتمردان حکومت عثمانی به اندیشه های ابن خلدون در زمینه حکومت و سیاست وجود دارد اما آشنایی جهان اسلام با ابن خلدون به معرفی او از طریق نوشته های اروپاییان برمی گردد.
توین بی مورخ مشهور انگلیسی در کتاب خود با نام «مطالعه ای در تاریخ» راجع به ابن خلدون چنین می نویسد:
« ابن خلدون در مقدمه خویش بر تاریخ جهان فلسفه ای از تاریخ در تصور گنجانیده و صورت بندی کرده است که بی تردید سترگ ترین اثری است از نوع خود که تا کنون در هر عصری یا سرزمینی به وجود آمده است...به نظر می رسد که وی در زمینه ای که برای تحقیقات خویش برگزیده است ملهم از هیچ یک از پیشینیان خود نبوده است.» 3
حتی شاید امروز هم ابن خلدون در دنیای غرب از دنیای اسلام شناخته شده تر باشد. رونالد ریگان رئیس جمهور امریکا در کتاب خاطرات خود به گفته او در مورد کاهش مالیات ها استناد می کند:
« ناگفته نماند که آن فیلسوف(ابن خلدون) و من در این اعتقاد که مالیات های پایین به درآمد بالا برای دولت می انجامد تنها نبودیم.» 4
ابن خلدون و تاریخ نگاری عقلی
از موارد مهمی که وجه تمایز ابن خلدون از دیگران است نگاه عقلی متمایز او به تاریخ در مقدمه و کتاب العبر است.تاریخ نگاری عقلی را قبل از ابن خلدون هم در آثاری مانند «تجارب الأمم» از «ابن مسکویه رازی» در سده های چهار و پنج هجری می توان دید.
اشاره ابن خلدون در مقدمه به «مسعودی» مورخ قرن چهارم در عالم اسلام و مولف کتاب های «مروج الذهب» و «التنبیه و الإشراف» به عنوان الگویی از تاریخ نویسی تحلیلی و انتقاد ابن خلدون از تاریخ نویسان بعدی که سخنان مسعودی را مقلدانه تکرار می کردند از این حیث قابل تأمل است.او در مقدمه راجع به جریان غالب تاریخ نگاری پیش از خود چنین می نویسد: