دانلود مقاله شش سيكما و قابليت اطمينان
دسته بندي :
مقاله »
مقالات فارسی مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
در اواسط دهه 1980، شركت موتورولا(MOTOROLA) به تلاشي گسترده براي بهبود كيفيت و دستيابي به نقص صفر در توليدات و خدمات خود پرداخت. چنين وضعيتي را بهعنوان كيفيت 6 سيگما نام نهاد و يك سيستم سنجشي ايجاد كرد كه عملكرد را به سوي كسب رضايت مشتري به عنوان هدف اصلي سوق ميداد. سيگما حرف هجدهم از حروف الفباي يوناني و اصطلاحي در آمار است كه به نمايش انحراف از وضع مطلوب ميپردازد. شش سيگما را معادل 4/3 نقص در ميليون تعريف كردند و نقص را هر چيز خارج از رضايت مشتري ناميدند. شركتهاي نمونه آمريكايي، امروزه درحد 3 يا 4 سيگما يا به ترتيب معادل 66807 يا 6210 نقص در ميليون به توليد ميپردازند. براي دستيابي به 6 سيگما، سازمان به كاهش متغيرهاي اثرگذاري بر ضايعات موجود در فرايند ميپردازد بهنحوي كه فرايندي جديد و محصولي نوين در سطح كيفيت 6 سيگما حاصل گردد. بهبود زماني تحقق مييابد كه سيستمهاي بهبود فرايند با انضباطي كامل و مبتني بر شيوهDMAIC اجرا گردد. عواملي كه زير چتر شش سيگماي شركتها قرار ميگيرند، متفاوتند.
كمربند مشكي: اين اصطلاح به رهبران گروه مسئول اجراي پروژههاي 6 سيگما اطلاق ميشود. كمربند مشكيها يك دوره آموزشي حداقل 4 هفتهاي را سپري ميكنند و به مدت 2 سال موظفند بهطور تمام وقت به پروژههاي 6 سيگما بپردازند. هرچند واحد و سرپرستان آنها نيز به اين امر اشتغال دارند، پاداش تلاش آنها، دستيابي به موفقيت در پروژههاي بهبودي است كه بهوسيله آنها مديريت ميشود. بهطوركلي، نامزدهاي كمربند مشكي بهدليل مهارتهاي رهبري و ارتباطشان انتخاب ميشوند، اما اين انتخاب ميتواند بهدليل تخصصشان در مديريت پروژهها باشد. مهمتر از همه اينكه، آنان بايد عامل تغيير باشند.
شوراي رهبري: مديران ارشد مسئول تعريف 6 سيگما براي سازمان هستند. مسئوليتهاي اصلي آنان هدفگذاري در سطح شركت در راستاي استراتژيهاي كسبوكار، تعيين نحوه و چگونگي كسب مزيت در تحقق نتايج پروژهها و در بعضي موارد، تعريف پروژههاي 6 سيگما هستند.
كمربند سبز: به اعضاي گروههاي بهبود 6 سيگما گفته ميشود كه بر روي دانش 6 سيگما كار ميكنند. بهطور نمونه، كمربند سبزها مسئول اجراي 6 سيگما در حوزه وظايف و مسئوليتهاي خود هستند. آنها ممكن است بهطور تمام وقت يا نيمهوقت به اين وظيفه بپردازند و سپس به وظايف اصلي خود اشتغال ورزيده و آنها را به اتمام رسانند. كمربند مشكيها عموماً برگزاركننده دورههاي آموزشي براي كمربند سبزها هستند.
قهرمان: به مديران ارشدي گفته ميشود كه پروژههاي 6 سيگما را انتخاب و نظارت ميكنند. اين مسئوليت قهرمان است تا از وجود منابع موردنياز اطمينان حاصل كرده، محدوديتهاي موجود بر سر راه بروز استعدادها را درهم شكسته، كمك و همراهي سايرين را در صورت لزوم، براي كسب موفقيت پروژههاي بهبود جلب كنند. قهرمانان معمولاً دورههاي آموزشي چندروزه را سپري ميكنند.
تئوري اضطرار: فرايند تصميمگيري خاصي براي مواقع اضطراري است. اين تئوري اولينبار توسط الياهوامگلدرات(ELIYAHU M.GOLDRATT) در كتابش تحت عنوان كه در سال 1992 منتشر شد، طرح گرديد و اصولاً براي حل مشكلات توليد، زمانبندي توليد و كنترل موجودي بهكار ميرود.
:DMAIC(اين واژه اختصاري با تلفظDEH-MAY-IHK بيان ميشود) شامل فرايند بهبود 5 مرحلهاي است كه عموماً توسط شركتها جهت دستيابي به كيفيت 6 سيگما مورداستفاده قرار ميگيرد. اين مراحل عبارتند از تعريف(DEFINE) ، سنجش (MEASURE)، تجزيهوتحليلANALYZE) )، بهبود(IMPROVE) و كنترل (CONTROL) بسياري از شركتها كه فرايند بهبود را خود معرفي ميكنند مبتني بر مدل
DMAIC به تطابق يافتن و هماهنگ شدن با مراحل آن ميپردازند. همچنينDMADV اختصاري است براي فرايند طراحي در سطح كيفيت 6 سيگما، اين مراحل عبارتند از تعريف(D) ، سنجش(M) ، تجزيهوتحليل(A) ، طراحي(D) و مميزي(VERIFY) . بعضي از شركتها نيز ازDFSS بهجايDMADV براي طراحي 6 سيگماي خود استفاده ميكنند .
بخش اول - شش سيگما( Six Sigma )
سيگما(σ ) يكي از حروف الفباي يوناني و از شاخصهاي مهم پراكندگي به نام انحراف معيار و در واقع مقياسي براي سنجش انحراف است. سيگما بيانگر آن است كه يك فرآيند چه اندازه از حالت مطلوب خود منحرف شده است، لذا در واقع استعاره اي است براي دقت فوقالعاده در كاهش هزينههاي كيفيت. استعارهاي كه اهميت محاسبات دقيق در فرآيند توليد و ارايه خدمات را مورد تاكيد قرار ميدهد.
تعريف ( Six Sigma ) :
شش سيگما يعني رسيدن به سطحي از كيفيت توليدات و ارايه خدمات كه خطاي فرآيندهاي كاري به ميزان 4/3 در يك ميليون موقعيت كاهش يابد . شش سيگما يك فلسفه است چون به كمك آن خطاي كمتري در كار ايجاد ميگردد ، يك اندازه گيري آماري است چون به دقت اندازه گيري محصول , خدمت و فرآيند كمك ميكند ، يك ابزار اندازه گيري است چون سيستم اندازه گيري ايجاد ميكند و در نهايت يك استراتژي تجاري است ، چون كيفيت بالا ، هزينه را كاهش ميدهد . رويكرد شش سيگما كاهش مشخص خطاهاي( variation) سازمان و رسيدن به سطح 6 سيگما در كيفيت مي باشد .شش سيگما در واقع معرف روش شناسي سيگماها است اين به آن معنا است كه شش سيگما هدفي مشخص است كه بايستي از مراحل و سطوح قبلي سيگماها بگذرد ( 1سيگما به 6سيگما ) براي سازماني كه رويكرد فوق را دنبال مي كند ابتدا ورود به حوزه سيگماها و تعيين وضعيت موجود و سپس طي مراحل بهبود تا رسيدن نهايي به سطح شش سيگما 4/3 خطا در ميليون فرصت برنامه ريزي مي گردد .
منظور از كاهش خطا در سازمان كاهش خطا در فرآيند ها است در واقع محور بررسي و تحليل ها در شش سيگما فرآيند مي باشد و نه افراد . تمركز سازمان براي كشاندن سطح كل به سطح شش سيگما با تمركز بر فرآيند آغاز مي گردد لذا تدوين فرآيندهاي واقعي اصلي از اهميت ويژه برخوردار است
اهداف نهايي ( Six Sigma ) :
اهداف شش سيگما در سازمان كه بسيار صريح و مورد تاكيد است عبارتند از :
• افزايش سهم بازار
• كاهش استراتژيك هزينه ها
• رشد سود نهايي
سيگماي فرايند
سيگماي فرايند شاخصي است كه قابليت فرايند را با توجه به مشخصه هاي فرايند نشان مي دهد . از آنجايي كه سيگماي فرانيد ، وجوه مشتركي با قابليت فرايند دارد ، در موارد ذيل به كار مي آيد :
• هرموقعيتي كه بتوان ميزان ضايعات در برآورده سازي مشخصات مورد نظر مشتري را حساب كرد .
• در فرايند هاي چند مرحله ايي كه دستيابي به يك معيار كلي از عملكرد فرايند مورد نظر باشد .
درجه بندي سيگماي فرايند به صورت زير است :
'' شكل 1- سيگماي فرايند ''
روش استاندارد تعيين DPMO ( تعداد قطعات خراب در يك ميليون فرصت خرابي ) ، استفاده از داده هاي واقعي فرايند و شمردن تعداد فرصت هاي خرابي است كه خارج از حدود مشخصه ها قرار دارند و سپس اين عدد به مقياس ميليون آورده مي شود .
(Defect Per Million Opportunitis) DPMO جدول ذيل ، مقادير خطا را بر حسب واحد بيان مي دارد :
'' شكل 2- در صد خطا در سيگماي فرايند ''
هرگاه سازماني به سطح شش سيگما برسد اين به آن معني است كه حدود 9997/99 درصد از فرصت ها خطا نبوده اند . براي يك سازمان خطاي بيشتر به منزله