دانلود مقاله نقش اخلاق پيامبر اعظم (ص) در اجتماع 25 ص
دسته بندي :
مقاله »
مقالات فارسی مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمه
شخصيتهاي بزرگ و عاليقدر كه از سوي پروردگار جهان براي هدايت و راهنمايي مردم از طريق وحي مبعوث و برانگيخته ميگردند، رهبران آسماني و پيامبران الهي ناميده مي شوند. آنان در پرتو وحي كه به تمام معني آينه واقع نما هست و از هر گونه خطا و اشتباه مصون ميباشد، جامعه را به خير و رستگاري در هر دو جهان رهبري مينمايند.
به طور مسلم هر فردي لايق و شايسته مقام رهبري نيست و تنها افرادي ميتوانند منصب رهبري را بر عهده گيرند، كه يك سلسله شرايط زير را دارا باشند:
در درجهي نخست بايد معصوم از گناه باشند، و در طول زندگي كرد گناه نگرديده و دامن آنان آلوده به گناه نباشد. تنها بايد در برابر گناه و هر نوع نافرماني معصوم و بيمه گردند، بلكه بايد در ابلاغ احكام و مقررات الهي، وحتي در زندگي روزمره نيز از هر نوع اشتباه و خطا مصون و محفوظ باشند، و نيز از هر نوع (بيماري) و( نقص عضوي ) كه موجب تنفر ودري مردم از گرايش به آنها ميشود، منزه و پيراسته باشند، تا بدين وسيله، موجبات دلگرمي وعلاقه ي مردمبهگرايش بهآئيني آنان فراهم گردد.زير بناي تعاليم پيامبران را موضوع (وحي) و ارتباط با جهان غيبتشكيل ميدهد.
رمز بعثت پيامبران، از ديدگاه قرآن و حديث
از اين بيان روشن گرديد كه يكي از اهداف پيامبران و يا به تعبير ديگر يكي از علل بعثت آنان همان موضوع تعليم بشر و تكميل عقل و دانش ناقص اوست و اين حقيقت به عبارتهاي مختلف در قرآن واحاديث وارد شده است.
مثلا قرآن كريم رمز بعثت پيامبران را رفع اختلاف در ميان بشر ميداند، و ميفرمايد:« فبعث الله النبين مبشرين و منذرين و معهم الكتاب ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه»
«خداوند پيامبران را كه بشارت دهنده بيم دهنده هستند برانگيخت و به آنان كتاب نازل نمود، تا درميان مردم درباره ي مسائلي كه در آن اختلاف دارند، داوري كند»
ناگفته پيداست ،اختلاف نظر حاكي از نارسايي فكر و كوتاهي دانش مي باشد و پيامبران در پرتو وحي (كتاب) حقيقت هر موضوعي را كه مردم پيرامون آن اختلاف دارند، روشن مي سازند.
پيامبر عاليقدر اسلام ضمن روايتي تصريح ميكند كه هدف از بعثت تكميل عقول بشر است و از اين جهت است كه بايد عقل و دانش هر پيامبري ، از عقل و دانش امت وي بالاتر و برتر باشد:
«و لا بعث الله نبياً و لا رسولاً حتي يستكمل العقل و يكون عقله أفضل من عقول أمته»
«خداوند هيچ پيامبر و رسولي را نيانگيخت، جز اينكه خردها را تكميل نمايد و از اين نظر بايد عقل اوبالاتر از عقول امت وي باشد».
امير مؤمنان (ع) نيز فلسفه ي بعثت پيامبر اسلام (ص) را چنين تشريح مي فرمايد:
«إلي أن بعث الله سبحانه محمداً رسول الله لانجاذ علاقه و اتمام نبوته... و أهل الأرض يومئذ ملل متفرقه و أهواء منتشره و طوادفاً متشتئه بين مشبه لله بخلقه أو ملحد في أسمه أو مشير إلي غيره فهداهم به من الضلاله»
«خداوند محمد(ص) پيامبر خود را برانگيخت تا وعده ي خود را انجام دهد و نبوت را به او خاتمه دهد، و مردم جهان در ان روز داراي مذهبهاي گوناگون، انحرافات زياد و گروههاي پراكنده بودند: گروهي خدا را به مخلوق وي تشبيه مي كردن (براي او جسم و مكان معتقد بودند) و برخي در نامهاي وي تصرف مي نمودند، و گروهي به غير خدا اشاره مي كردند(و طبيعت را مؤثر واقعي مي دانستند) پس پيامبر آنان را از گمراهي به شاهراه توحيد هدايت نمود»
خلاصه بيان فوق اين است كه قصور و كوتاهي فكر بشر در مسائل خداشناسي و آنچه كه مربوط به مبدأ و معاد است، سبب گرديد كه خداوند پيامبر اسلام را براي هدايت ملل جهان برانگيخت تا آنان را از چنگال تشبيه خداوند به مخلوق و تصرف در نامهاي مقدس وي، گرايش به استقلال طبيعت نجات بخشند.