مقاله بورس اوراق بهادار و اقتصاد کلان (ورد)
دسته بندي :
انسانی »
اقتصاد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
بورس اوراق بهادار و اقتصاد کلان
بورس فقط براي سرمايه گزاران و شرکتها يا همان سرمايه پذيران ، مفيد نيست . بورس منافعي هم براي اقتصاد ، به طور کلي دارد . منظور ما هم از اقتصاد کلان، اقتصاد به طور کل است، نه اجزاي آن .
قبل از اينکه بپردازيم به اين منافع ، يک توضيح کوچک هم بد نيست داده شود : آنچه مطرح مي شود ، اول در يک اقتصاد پويا و بعد در يک بازار بورس کارا ، مفهوم دارد . يعني اگه يک سري از ويژگي هايي که براي يک بازار سرمايه ذکر کرديم ، وجود نداشته باشه يا خاصيت هايي که يک اقتصاد بايد داشته باشد، موجود نباشد ، انتظار تحقق اين خاصيت ها را هم نبايد داشته باشيم.
و اما خواص : 1. تجهيز منابع مالي از طريق فروش اوراق قرضه و سهام : يعني شرکتها با اين روش مي توانند به جاي دريافت وام از بانکها ، وجوه مورد نياز خود را از مردم قرض بگيرند ، با اين تفاوت که نه سررسيدي براي بازپرداختش دارند و نه بهره اي بايد بپردازند . البته شرکتها در قبال سهامدارانشان ، يعني کساني که سهمي از سهام شرکت را خريده اند ، تعهداتي هم دارند از جمله پرداخت سود ساليانه به آنان و اطلاع رساني دقيق .
2. ايجاد احساس مشارکت عموم افراد جامعه در فعاليتهاي توليدي و تجاري: اين خيلي مهم است که افراد جامعه در يک شرکت احساس مالکيت کنيم ، آن وقت است که به محصولات و تحولاتش نيز احساس تعلق مي کنيم . از همين رو ، هم خودمان کالاهايش را مي خريم ، و هم ديگران را به خريد آنها تشويق مي کنيم . چه تبليغي از اين بالاتر ؟! پس در اين صورت ، هر کس ، هر کاري از دستش بر بيايد مي کند تا کيفيت محصولات شرکت مورد علاقه اش بالا برود . ولي واي به حال شرکتي که نتواند مطالبات اين طرفدارانش را برآورده کند !
3
3. عملکرد بازار بورس به عنوان يک بازار کامل : اين بازار ، داراي تمامي شرايط بازار کامل (رقابتي بودن - ورود وخروج آزاد - يکسان بودن کالاها و... ) بوده و به عنوان بازار کامل ، امکان تحرک آزادانه و سالم منابع مالي را به وجود مي آورد . اقتصاددانان خيلي به بازار هاي کامل علاقه دارند و درست يا غلط، فکر مي کنند که اين بازار ، براي همه چيز و همه کس ، مفيد است .
4.امکان تنبيه و تشويق مديران ، بر اساس کارآمدي آنها و با استفاده از ساز و کار طبيعي تغيير قيمتها : بدين ترتيب ، نزول دائم و غيرمنطقي قيمت يک سهم به دليل ناتواني مديريت آن و زيان ده بودن شرکت ، تامين نيازهاي مالي براي آن شرکت ، از طريق بورس را غير ممکن مي سازد و بالعکس ، يک شرکت سود آور ، قادر است به سهولت از طريق فروش سهام خود، تامين مالي شود . چه ملاکي از اين بهتر که بازار و مجموعه اي از آدمها تعيين کنند که کدام مدير يا حتي کدام شرکت بماند و يا کدام رييس يا مجموعه نماند؟ البته يک بورس کارا و کامل هم براي اينکه جلوي بحرانهاي جدي را بگيرد ، روشهايي دارد . به هر حال هميشه هم نمي توان مطمئن بود که خرد جمعي درست عمل کرده ! پس عده اي هستند که مامور خريد يا فروش سهام برخي شرکتها مي شوند تا از نوسان بي دليل قيمت آنها جلوگيري کنند . به هر حال پول دارند و مي توانند ! اما اگه همين کار را هم نکنند ، برخي دلال هاي سود جو ، هميشه منفعت خواهند برد و عده اي آدم کم اطلاع هم دنبال آنها حرکت مي کنند و البته معمولا هم ضرر خواهند کرد . آن وقت است که همه کاسه کوزه ها اگه سر بورس نشکند، سر آن شرکت بيچاره از همه جا بي خبر خواهد شکست!