شيوه تفکر و برداشت اقتصادى 5ص
دسته بندي :
انسانی »
اقتصاد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
شيوه تفکر و برداشت اقتصادى (۱)
در آثار ماکس وبر و ورنر زمبارت (Werner Sombart) انديشه ”شيوه تفکر و برداشت اقتصادي“ نقش فوقالعادهاى بازى مىکند (رجوع کنيد به: زمبارت، ۱۹۱۶). اين اصطلاح امروز قدرى کهنه بهنظر مىرسد. در زبان جديد انسان مىتواند بهطور نسبى از چگونگى ”موضع و تلقى بيشتر در برابر زندگى اقتصادي“ سخن گويد که در چارچوب عصر معينى از سوى گروههاى جمعيتى خاص بهطور مشترک تعقيب و پذيرفته مىشود. در اين باره موضوع عبارت است از نظرگزينى و شيوه برخورد در برابر اقتصاد (فىالمثل برداشت و فهم اقتصاد بهمنزله کليت خاص در اقتصاد بازار يا درباره سيستم سرمايهداري) يا درباره قسمت معينى از ديدگاه عمل اقتصادى فىالمثل:
- چگونگى موضع و تلقى درباره کار و ديدگاههاى زندگى کارى.
- چگونگى موضع و تلقى درباره مصرف و کالاهاى مصرفى.
- چگونگى موضع و تلقى درباره پسانداز و تأمين آتيه.
- چگونگى موضع و تلقى او درباره توزيع، مخصوصاً درباره توزيع عادلانه.
- چگونگى موضع و تلقى او درباره پول، مخصوصاً درباره توزيع خانوادههاى مصرفکننده. - چگونگى موضع و تلقى او درباره اقتصادىکردن، خردورزى اقتصادي، درباره تشکيل بازده. - چگونگى موضع و تلقى او درباره رابطه اقتصاد و زيستبومى و غيره.
(۱) . Wirtschaftsgesinnung، براى لغت آلمانى gesinnung در زبان فارسى ترجمههاى مختلفى نظير فکر، عقيده، نيت، منش و اعتقاد بهکار بردهاند که منظور مؤلف بيشتر شيوه تفکر و شيوه برخورد و برداشت است.
2
شيوه تفکر و برداشت اقتصادى (۱)
در آثار ماکس وبر و ورنر زمبارت (Werner Sombart) انديشه ”شيوه تفکر و برداشت اقتصادي“ نقش فوقالعادهاى بازى مىکند (رجوع کنيد به: زمبارت، ۱۹۱۶). اين اصطلاح امروز قدرى کهنه بهنظر مىرسد. در زبان جديد انسان مىتواند بهطور نسبى از چگونگى ”موضع و تلقى بيشتر در برابر زندگى اقتصادي“ سخن گويد که در چارچوب عصر معينى از سوى گروههاى جمعيتى خاص بهطور مشترک تعقيب و پذيرفته مىشود. در اين باره موضوع عبارت است از نظرگزينى و شيوه برخورد در برابر اقتصاد (فىالمثل برداشت و فهم اقتصاد بهمنزله کليت خاص در اقتصاد بازار يا درباره سيستم سرمايهداري) يا درباره قسمت معينى از ديدگاه عمل اقتصادى فىالمثل:
- چگونگى موضع و تلقى درباره کار و ديدگاههاى زندگى کارى.
- چگونگى موضع و تلقى درباره مصرف و کالاهاى مصرفى.
- چگونگى موضع و تلقى درباره پسانداز و تأمين آتيه.
- چگونگى موضع و تلقى او درباره توزيع، مخصوصاً درباره توزيع عادلانه.
- چگونگى موضع و تلقى او درباره پول، مخصوصاً درباره توزيع خانوادههاى مصرفکننده. - چگونگى موضع و تلقى او درباره اقتصادىکردن، خردورزى اقتصادي، درباره تشکيل بازده. - چگونگى موضع و تلقى او درباره رابطه اقتصاد و زيستبومى و غيره.
(۱) . Wirtschaftsgesinnung، براى لغت آلمانى gesinnung در زبان فارسى ترجمههاى مختلفى نظير فکر، عقيده، نيت، منش و اعتقاد بهکار بردهاند که منظور مؤلف بيشتر شيوه تفکر و شيوه برخورد و برداشت است.
3
اگر انسان ”تغييرات“ اين شيوههاى برخورد و موضعگيرى را يا به ديگر سخن اين برداشتهاى اقتصادى را در پويه تاريخ اقتصاد دنبال کند، در اينصورت مىتواند ترديدهائى را که از لحاظ روششناسى به اثبات رسيدهاند مطرح سازد؛ از جمله اينکه آيا چنين برداشتها و برخوردهائى مىتوانند زيربناى مطمئن و قابل قبولى را براى توضيح و توجيه توسعههاى اقتصادى بيان کنند. بهويژه اين موضوع قبل از همه از اين لحاظ مهم است؛ زيرا شيوه تفکر و منش اقتصادى بدون ملاحظه عمل اقتصادى و خصيصه خاص خود قابل ارزيابى نيست، بهطورى که خطر استدلال همانگوئى وجود دارد: از ديدگاههاى معين فعاليت اقتصادي، وجود يک برداشت يا فهم انديشه اقتصادى معين کشف مىشود. وبر با اين خطر در مورد پايانهاى مکرر به شيوه همانگوئى - که در مورد انديشههاى مربوط به برداشتها و ارزشها، هميشه روشن هستند - بيشتر به مقابله برمىخيزد تا زمبارت، بدين صورت که وبر در نوشتههاى خود درباره جامعهشناسى دين، يک سرى از متنها را تحليل مىکند که بهطور وسيع و مستقل از شيوههاى رفتارى تعقيب شده در آنها انتخاب مىشوند.
سرمشق موضعگيرى و طرز تلقى مربوط به اقتصاد در سنت وبر و زمبارت را مىتوان در تقابل و در برابرگذارى ”شيوه زندگى خردمندانه و شيوه زندگى سنتي“ بهشکل خاصى طراحى کرد. وبر به محتواى روح پاکدينى و پيرايشگرى پوريتانى - سرمايهداري، و به قرابت گزينشى بين پروتستانيسم مقدسمآبانه و پروتستانيسم کالوينيستى با ساختدهى به يک ”مرکز و کانون خردمندانه“ که از تثبيت بيرنگ مذهبى (
4
verblassene religiöser Verankerung) در جهت استقلال کارکردي، حاصل شده است اشاره و استناد مىکند. اما زمبارت به اقتصادى کردن زندگى اشاره دارد که قبلاً بهوسيله سرمايهدارى بازرگانى شهرهاى ايتاليا - که در عين حال در متن خود بهصورت آموزه تقواى پاتريستى (patrizisch، مربوط به اشراف قديمى روم.) تکامل و توسعه يافته بود - يک نوع کاربرد خردمندانه هدفمند را براى نيروهاى اقتصادى رواج مىداد و تبليغ مىکرد. الياس (۱۹۷۶) موضوع را اينطور تکميل مىکند که منش مذهبى يا پاتريستى در درجهٔ اول يک فرصت و موقعيت طبقه متوسط شهرى بوده است در حالىکه الزاماً توده وسيع طبقه کارگر بيشتر بهوسيله فشار خارجى يعنى بهوسيله خود انضباطى اجبارى (aufoktroyierte Selbstdiszplin) و از خارج تحميلشده، مورد نظارت قرار مىگرفتند.
اقتصادى کردن زندگى و پيشروى الگوى رفتارى خردورزى هدفمند نيز موضوع مورد بحث خيلى از تحقيقات تاريخى درباره خصلت اجتماعى جديد بوده است، مثلاً پولانى (۱۹۴۴) اهميت استعمارگرايانه سيستم اقتصادى را مورد تأکيد قرار داده است که بهسوى نوعى بازرگانى ساختن همه مناسبات اجتماعى منجر مىشود. با وجود اين از ديد ديگر و از زاويه ديگر با همين نوع نتيجهگيرىها، فروم (Fromm) در (۱۹۸۲) براساس اين تز مطالعه و تحقيق مىکند که قانونمندىهاى بازار بدون تأثير بر ساختار شخصيتى انسانها باقى نمىماند. انسان کارآمد و کارآى بدون ايراد اقتصادى و فنى ساخته و پرداخته مىشود که بهطور گزينشى در آنگونه کششهاى شخصيتي، پرورده و ساخته شود که سيستم بازار، آنها را مىطلبد. فروم از ”خصلت و خصيصه بازاريابي“ انسانهاى جديد سخن مىگويد که فقط با ”هوشمندى يک بازارگر“ بهمنزله استعدادى که در بازار حتىالمقدور خوب ”بفروشد“، مورد سؤال قرار مىگيرد.