تحقیق بررسی رابطه بین هوش هیجانی و هوش شناختی
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 62 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
1
چکیـده
در این پژوهش ما به بررسی رابطه بین هوش هیجانی و هوش شناختی پرداختیم با این سؤال که آیا بین هوش شناختی و هیجانی رابطه وجود دارد؟
جامعه انتخابی ما مرکز پیش دانشگاهی دخترانه اسماعیل پور طرقی بود که از این جامعه یک نمونه صدنفری انتخاب کردیم. روش آزمایشی ما روش همبستگی بود که با استفاده از دو آزمون هوش هیجانی باران و هوش ریون بزرگسالان روی نمونه مورد نظر اجرا شد. ابتدا دانش آموزان سنین 17-18 ساله را جدا کردیم و از این تعداد به صورت تصادفی 100 نفر انتخاب کردیم و بعد آنها را به گروههای ده تایی تقسیم کردیم و دو آزمون نامبرده را روی تک تک این گروهها به صورت جداگانه به اجرا درآوردیم. در تجزیه و تحلیل دادهها نیز از فرمول T استفاده کردیم.
در نهایت نتیجهاي که به دست آوردیم این بود که هیچ رابطه معناداری بین دو هوش شناختی و هیجانی وجود ندارد. در واقع متوجه شدیم که این دو هوشبهر مستقل از یکدیگرند و نمی توان گفت فردی که هوش شناختی (IQ) بالایی دارد حتماً هوش هیجانی (EQ) بالایی نیز خواهد داشت.
2
1
فصل اول
4
1
مقـدمه
هوش - Intelligence
چیست؟ همان استعداد است؟ قوه ابتکار است؟ قدرت یادگیری است؟ تعریفهاي متنوعی از هوش شده است. در واقع در تعریف واژه هوش اتفاق نظر میان روانشناسان وجود ندارد و برای تعریف آن از ویژگی هایش استفاده ميشود هنگامی که هوش مورد مطالعه قرار ميگیرد خود هوش نیست بلکه رفتار یا عملکرد هوشمندانه است. در مفهوم هوش استعداد فکری بنیادینی وجود دارد این استعداد فکری توان داوری است و ميتوان آن را « حس خوب » « حس علمی» و استعداد فکری فرد برای تطبیق با محیط نامید. بنابراین خوب داوری کردن، خوب درک کردن و خوب استدلال کردن فعالیتهاي اساسی هوش اند. همان طور که ملاحظه ميشود تعریف هوش به اندازه کافی روشن نیست بدیهی است که سمت بخشی دقیق آن نیز به آسانی میسر نخواهد بود.
آزمونهاي متنوعی برای سنجش هوش شناختی1 - Intelligence Quotient
ابداع شده است که هر کدام نقاط مثبت و منفی مخصوص به خود دارند. آن چه در این راستا مشخص است این است که هوش شناختی که به طور صنعتی با هوش بهر مشخص
4
1
ميشود ميکوشد بی آن که به سایر جنبههاي شخصیت و رفتار توجه کافی داشته باشد استعداد افراد را برای درک یادگیری یا داوری تفکر منطقی حل مسایل و امثال آن مورد ارزشیابی قرار دهد. به سخن دیگر نباید تنها به تشخیص حدود تواناییها یا ناتواناییها با ناتوانیهای شناختی افراد اکتفا شود بلکه لازم است برآورد قابل قبولی نیز از حدود تواناییها یا ناتواناییهاي اجتماعی وی داشته باشیم تا بتوانیم به گونهاي قابل قبول جای او را روی پیوستاری از کمترین میزان توانشی ذهنی تا بالاترین آن مشخص کنیم. هوش هیجانی1- Emotional Quotient
آن بعدی از توانمندیهاي فرد را اندازه ميگیرد که در آزمونهاي هوش شناختی قابل ارزیابی نیست.
هوش غیرشناختی ابعاد شخصی هیجانی اجتماعی و حیاتی هوش را که اغلب بیشتر از جنبههاي شناختی آن در عملکردهای روزانه مؤثرند مخاطب قرار ميدهد هوش هیجانی با توانایی درک خود و دیگران، خودشناسی و دیگرشناسی، ارتباط با مردم و سازگاری فرد با محیط پیرامون خویش پیوند دارد. پیتر سالوی2- Salovey
ضمن اختراع اصطلاح سواد هیجانی به پنج حیطه در این مورد اشاره ميکند.
شناخت حالات هیجانی خویش: یعنی خودآگاهی.
اداره کردن هیجان ها: یعنی مدیریت هیجانها به روش مناسب.
خودانگیزی: یعنی کنترل تکانشها تأخیر در ارضای خواستهها و توان قرار گرفتن در یک وضعیت روانی مطلوب.
تشخیص دادن وضع هیجانی دیگران، همدلی.
برقراری رابطه با دیگران (سید احمد جلالی).