دانلود مقاله در مورد مشروطه ایرانی 123 ص
دسته بندي :
مقاله »
مقالات فارسی مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 125 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
..
مشروطه ایرانی
«مشروطهي ايراني»
اين كتاب كه در سال 1376 در انگليس به نگارش درآمده در سال 1382 در ايران توسط «نشر اختران» در شمارگان پنجهزار نسخه منتشر شده است.
ناشر ايراني كتاب «مشروطهي ايراني» در مقدمه كوتاه و چند خطي خود آورده است: «در اين كتاب نيز در مورد جايگاه و نقش افراد، اقشار، گروهها و نهادهاي اجتماعي (از جمله روحانيان) در دورهي مورد بررسي داورياي هست كه با داوري و نتيجهگيري محقق ديگري هرگاه با ديدگاهي متفاوت، خود را در فضاي آن دوره، با تمام ويژگيهايش، قرار دهد يكسان نخواهد بود.» اما در اين يادداشت كوتاه، ناشر اشارهاي به چگونگي دستيابي به مجوز انتشار «مشروطهي ايراني» و اين كه آيا در سال 76 اين اثر در لندن منتشر شده است يا خير، ندارد.
شايد اين سئوال پاسخ خود را از پيشگفتار آقاي آجوداني دريافت دارد: «با اين همه من نخواستهام كه كتاب بر انبوه كتابهايي كه در خارج از كشور منتشر ميشود، بيفزايم، قصد داشتهام كه كاري جدي و اساسي ارائه دهم، و دادهام؟»
در واقع «كتابخانه مطالعات ايراني» كه در لندن فعاليت ميكند را بايد ناشر اوليه اين كتاب دانست اما بعد از شش سال زمينه انتشار آن در ايران نيز فراهم شده و توسط نشر اختران وارد بازار نشر كشور گرديده است.
قدرت و حكومت
بخش نخست گذرگاه خشونت
q مستمسك اصلي محمدعلي شاه، در تعطيل نظام پارلماني مشروطيت و دستگيري آزاديخواهان، در اساس اين بوده است كه مشروطه با شرع مخالف است... (ص22)
qقدرتخواهي و خودسري، حتي اغتشاش طلبي بسياري از انجمنهاي مشروطهخواه، بدفهمي و كارنداني و كارشكني انقلابيون افراطي، سوءاستفاده از آزادي بيان و قلم و مطبوعات، عامل مهم و مؤثر در تسريع حملهي مخالفان در هر دو جبهه، جبههي نظر و جبههي عمل بوده است.(ص25)
q... دورهي تاريخ جديد ايران، از قاجار تا به امروز، در بزنگاههاي حساس تاريخي، در گذرگاههاي «خشونت» و افراط و تفريط شكل گرفته است و ساخته شده است... (ص25)
q... در آن دورهي استبداد و در جامعهي اسلامي آن زمان، مطرح كردن مسائل مربوط به مشروطيت، بدون در نظر گرفتن الزامات و امكانات حكومت استبدادي و جامعهي اسلامي اگر نه غيرممكن، لااقل كار سادهاي نبود. به همين جهت بسياري از مشروطهخواهان لائيك و غيرمذهبي هم ظاهراً از سر حسننيت و براي پيشبرد مقاصد سياسي خود و جا انداختن هر چه سريعتر نظام پارلماني مشروطيت، دست به نوعي «اينهماني» يعني مطابقت دادن اصول مشروطيت با اصول و قوانين شرع زدند. با اين همه، حسننيت آنان و ضرورتهاي تاريخي ياد شده، نبايد ما را از عواقب خطرناك چنين كاري كه منجر به تقليل دادن و حتي بدفهمي آن اصول ميشد غافل كند... (ص30)
q... ثقهالاسلام تبريزي... اما من برآنم تا يك رسالهي او را كه حاوي اساسيترين نظريات و تحليلهاي اوست دربارهي مشروطه... كه «رساله لالان» نام دارد، از قضا هفت هشت ماهي پيشتر از آن كه گفتگوهاي «مقيم و مسافر» آغاز شود، در ربيعالاول 1326 ه.ش (1287 شمسي - 1908) به نگارش درآمد و براي علماي نجف فرستاده شد... جوهر استدلال او در ضرورت مشروطه شدن دولت و سلطنت مبتني بر طرح چند نكتهي اساسي است كه اكثر روحانيون طرفدار مشروطه با طرح آن نكات و تبيين شرعي آنها از مشروطه دفاع كردهاند. در ديد او حكومت كامل شرعي و عدالت حقيقي فقط با حضور امام زمان ميتواند تحقق يابد. پس در غيبت امام، سخن از حكومت مشروعه گفتن نقض غرض است و مغاير با اسلام... پس شرعاً بايد در غيبت امام از سلطنتي حمايت كرد كه فساد كمتري داشته باشد و چون در «سلطنت مشروطه» و «دولت مشروطه» نمايندگان ملت با تأسيس دارالشورا (پارلمان) وضع قوانين در امور عرفي، سلطنت را از خودسري و تجاوز به حقوق مردم مانع ميشوند، چنين سلطنتي ميتواند به حفظ «بيضه اسلام» بكوشد... (ص36)
qتبديل مشروطه به «مشروطة ايراني» آنگونه كه اينان منظور ميكردهاند، يعني تقليل بنياديترين مفاهيم و اصول مشروطيت، به تعبير امروزيها يعني «اسلاميزه» كردن همهي آن مفاهيم... (ص38)
q... اين نوع تقليل دادنها و تطبيق دادنهاي اصول و موازين مشروطيت با اصول و قوانين شرع، داستان درازدامني دارد. شگفتآور اين است كه روشنفكران ايراني نخستين گروهي بودند كه درست يا نادرست اما آگاهانه براي پيشبرد مقاصد سياسيشان و به جهت ملاحظهي امكانات و شئونات جامعهي ايراني دست به چنين كاري زدند و تلاش دردناكي را آغاز كردند. نخستين تلاش جدي در اين زمينه را ميرزا يوسفخان مستشارالدوله در دورهي ناصرالدين شاه آغاز كرد... اين مستشارالدوله نويسندهي رسالهي معروفي است به نام «يك كلمه» منظور او از يك كلمه، «قانون» است... ظاهراً مستشارالدوله تا چند ماه پيش از اتمام آن قصد داشت كه آن را با نام «روحالاسلام» منتشر كند... به آخوندزاده مينويسد: «كتاب روحالاسلام انشاءالله تا دو ماه تمام ميشود... خوب نسخه است. يعني به جميع اسباب ترقي و سيويليزاسيون، از قرآن مجيد و احاديث صحيح، آيات و براهين پيدا كردهام كه ديگر نگويند فلان چيز مخالف آئين اسلام يا آئين اسلام مانع ترقي و سيويليزاسيون است.» (ص40)
qآخوندزاده در نامهاي كه در هشتم نوامبر 1875 ميلادي (8 شوال 1292 قمري) دربارهي «يك كلمه» به مستشارالدوله «قلمي» كرده است، مينويسد: ... اما شما براي «اجراي عدالت» به «احكام شريعت» متمسك ميشويد. «به خيال شما چنان ميرسد كه گويا به امداد احكام شريعت كونستتيسيون فرانسه را در مشرق زمين مجري ميتوان داشت. حاشا و كلا، بلكه محال و ممتنع است.» (ص44)
qنقد آخوندزاده در اصل متوجه چگونگي اخذ و طرح مسائل است. او صريحاً در نكتهي بسيار مهمي با مستشارالدوله اختلاف نظر دارد. به زعم او، اخذ آن قوانين و تطبيق آنها با آيات و احاديث و طرح و بحث آنها به مدد شرع، در حالي كه روح آن قوانين و انديشههايي كه در پس پشت آنهاست با اساس شرع مخالف است، كاري است بيهوده و گمراه كننده كه به تعبير ما به تقليل آن مفاهيم ميانجامد.(صص48ـ47)