دانلود مقاله رابطه علم و ايمان
دسته بندي :
مقاله »
مقالات فارسی مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 43 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
جهان بيني اسلامي /1
انسان و ايمان
فهرست
• علم و ايمان
الف : رابطه علم و ايمان
ب : جانشيني علم و ايمان
ج : ايمان مذهبي
د : آثار و فوائد ايمان
• مكتب ايدئولوژي
• اسلام مكتب جامع و همه جانبه
• مجموعه تعليمات اسلامي
الف : اصول عقايد
ب : اخلاقيات
ج : احكام
• لغزشگاههاي انديشه از نظر قرآن
• منابع تفكر در اسلام
الف : طبيعت
ب : تاريخ
ج : ضمير انسان
• جهانبيني توحيدي
الف : تعاريف
ب : جهان احساسي و جهانشناسي
• انواع جهانبيني
الف : جهانبيني علمي
ب : جهانبيني فلسفي
ج : جهانبيني مذهبي
• معيارهاي خوبي جهانبيني
الف : جهانبيني توحيدي
ب : جهانبيني اسلامي
ج : جهانبيني واقع گرا
علم و ايمان
رابطه علم و ايمان :
رابطه انسانيت انسان و حيوانيت او ،به عبارت ديگر رابطه زندگي فرهنگي و معنوي انسان را با زندگي مادي او ميدانيم و روشن است انسانيت در انسان اصالت و استقلال دارد، صرفاً انعكاسي از زندگي حيواني او نيست و معلوم است كه علم و ايمان دو ركن از اركان اساسي انسانيت انسان است.
جهان بيني اسلامي /3
در رابطه علم و ايمان از دو ناحيه ميتوان سخن گفت : يكي اينكه آيا تفصير و برداشتي كه ايمانزا و آرمانخيز باشد و در عين حال مورد تأئيد منطق باشد وجود دارد يا تمام تفكراتي كه علم و فلسفه به ما ميدهد همه بر ضد ايمانها و دلبستگيها و اميدها و خوشبينيها است؟ ناحيه ديگر ناحيه تأثيرات علم از يك طرف و ايمان از طرف ديگر بروي انسان است. آيا علم به چيزي ميخواند و ايمان به چيز ديگري ضد آن؟ علم ما را به گونه اي ميخواهد بسازد و ايمان به گونه مخالف آن؟يا علم و ايمان متمم و مكمل يكديگرند علم نيمي از ما را مي سازد و ايمان نيمي ديگر را هماهنگ با آن؟
علم به ما روشنايي و توانائي مي بخشد و ايمان عشق و اميد و گرمي، علم و ابزار مي سازد و ايمان مقصد، علم سرعت ميدهد و ايمان جهت، علم توانستن است و ايمان خوب خواستن، علم مينماياند كه چه هست و ايمان الهام مي بخشد كه چه بايد كرد. علم انقلاب برون است و ايمان انقلاب درون، علم جهان را جها ن آدمي ميكند و ايمان روان را روان آدميت مي سازد علم وجود انسان را به صورت افقي گسترش دهد و ايمان به شكل عمودي بالا ميبرد علم طبيعت ساز است و ايمان انسان ساز. هم علم به انسان نيرو ميدهد هم ايمان اما علم نيرويي منفصل ميدهد و ايمان نيروي متصل، علم زيبايي است و ايمان هم زيبايي است علم زيبائي عقل است و ايمان زيبايي روح، علم زيبايي انديشه است و ايمان زيبايي احساس، هم علم به انسان امنيت مي بخشد و هم ايمان، علم امنيت بروني ميدهد و ايمان امنيت دروني، علم در مقابل هجوم بيماريها، سيلها، زلزله ها ، طوفانها ايمني ميدهد و ايمان در مقابل اضطرابها، تنهائيها، احساس بي پناهيها پوچ انگاريها،علم جهان را با انسان سازگار ميكند و ايمان انسان را با خودش.
نياز انسان به علم و ايمان تواماً ، سخت توجه انديشمندان را اعم از مذهبي و غير مذهبي بر انگيخته است ويل دورانت نويسنده معروف « تاريخ تمدن» با اينكه غير مذهبي است مي گويد :
اختلاف دنياي قديم با دنيا ماشيني جديد فقط در وسائل است نه در مقاصد…. چه خواهيد گفت اگر همه پيشرفتهاي ما تنها اصلاح روشها و وسائل باشد نه بهبود نمايات و مقاصد؟
امروز غالباً دريافته اند كه سياتيتسم (علم گرائي محض) و تربيت علمي خالص، از ساختن انسان تمام ناتوان است،تربيت علمي خالص، نيمه انسان را مي سازد و نه انسان تمام. محصول اين تربيت ماده خام انسان است نه انسان ساخته شده امروز همه دريافته اند كه عصر علم محض به پايان رسيده است و يك خلاء آرماني جامع ها را تهديد ميكند برخي ميخواهند اين خلاء را با فسلفه محض پر كنند بعضي دست به دامن ادبيات و هنر و علوم انساني شده اند. در كشور ما نيز كم و بيش پيشنهاد فرهنگ انسانگر و مخصوصاً ادبيات عرفاني از قبيل ادبيات مولوي و سعدي و حافظ براي پر كردن اين خلاء معنوي و آرماني مطرح است غافل از اينكه اين ادبيات روح و جاذبه خود را از مذهب گرفته است روح انسانگرائي اين ادبيات همان روح مذهبي اسلامي است و گر نه چرا برخي ادبيات نوين امروزي با همه تظاهر به انسانگرائي اينهمه سرد و بيروح و بي جاذبه است؟! محتواي انساني ادبيات عرفاني ما ناشي از نوعي تفكر درباره جهان و انسان است كه همان تفكر اسلامي است اگر روح اسلامي را از اين شاهكاريهاي ادبي برگيريم تفاله اي و اندام مرده اي بيش باقي نميماند.