دانلود مقاله در مورد سیاست در ایران
دسته بندي :
مقاله »
مقالات فارسی مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
سیاست در ایران
ایران
سیاست و حکومت ایران
[ویرایش] مختصری از تاریخ اخیر
دودمان پهلوی بعد از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ از ۱۳۰۴ خورشیدی و بعد از کودتای ۲۸ مرداد تا ۱۳۵۷ بر ایران حکومت کردند.
در ۶ بهمن ۱۳۴۱ خورشیدی در ایران رفراندومی صورت گرفت برای تصویب اصلاحاتی تحت عنوان انقلاب شاه و مردم. دولت ایران اعلام کرد که ملت ایران به اصول ششگانه انقلاب سفید ، با اکثریتی قاطع رأی موافق دادهاند.
انقلاب ۱۳۵۷ ایران، که در نزد دولت کنونی و بسیاری از منابع به انقلاب اسلامی معروف است، قیامی بود که با شرکت مردم و گروههای سیاسی گوناگون، نظام پادشاهی ایران را سرنگون، و پیشزمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی را در ایران فراهم کرد. ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ روز پیروزی این انقلاب و سقوط رژیم پهلوی بود و در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ بیش از نود و هشت درصد مردم به جمهوری اسلامی ایران رای دادند و مدتی بعد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به رای گذاشته شد و با رای اکثریت نزدیک به اتفاق مردم تصویب شد.
در سال ۱۳۶۸ اصلاحاتی در قانون اساسی ایجاد شد و برای مثال به موجب آن پست نخست وزیری حذف شد و قدرت عملی بیشتری به ریاست جمهوری داده شد.
در هشتمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی محافظه کاران به پیروزی رسیدند.[1]سرلیست انتخاباتی این گروه در تهران غلامعلی حداد عادل بود که با هشتصد وپنجاه هزار رای بیشترین آرای انتخابات در حوزه تهران را به خود اختصاص داد.[2]نفر اول انتخابات مجلس دوره ششم از حوزه تهران، محمد رضا خاتمی از اصلاح طلبان با یک میلیون وهفتصد هزار رای بود.درانتخابات مجلس دوره ششم محمود احمی نژاد رتبه شصتم را به دست آورد.
درانتخابات مجلس هشتم از مجموع چهل و چهارمیلیون نفر واجد شرایط رای دادن،بیش از بیست وپنج میلیون نفر رای دادند(شصت ویک در صد).[3] در این انتخابات بیش از هفت هزار نفر برای نامزدی انتخابات ثبت نام کردند که در نهایت حدود چهار هزار وپانصد نفر تائید صلاحیت شدند.[ http://www.radiofarda.com/Article/2008/03/14/f1_majlis_zaeem_interview.html]
بسیاری از اصلاح طلبان ردصلاحیت شدند بطوری که به گفته روزنامه اعتماد تنها در یکصد و سی کرسی امکان رقابت وجود داشت.
نامزدهای نهضت ازادی به کلی ردصلاحیت شدند ودر نتیجه این گروه انتخابات را تحریم کردند.[4]
سایت رسمی اصلاح طلبان محافظه کاران را به تقلب در انتخابات متهم کرد.[5]
[ویرایش] ساختار حکومت فعلی ایران
حکومت فعلی ایران جمهوری اسلامی است که در سال ۱۳۵۸ شمسی به رفراندوم گذاشته و به تایید مردم رسید.
رهبر جمهوری اسلامی ایران و رییس جمهور اسلامی ایران باید از دین و مذهب اکثریت مردم ایران باشند ولی نژاد و قومیت در انتخاب آنان تأثیری ندارد .
در زیر ابتدا ارکان جمهوری اسلامی و مسئولان کنونی پستهای آن معرفی شدهاند. در بخش بعدی به احزاب سیاسی،چگونگی فعالیت آنها و گرایشات مختلف درون آنها اشاره شدهاست.
نامزدهای تمام انتخاباتی که در جمهوری اسلامی برگزار میشود ابتدا باید به تایید شورای نگهبان قانون اساسی برسند. در قسمت احزاب سیاسی ایران در مورد اینکه چه احزابی اجازهٔ فعالیت علنی دارد توضیح داده شدهاست.
رهبر جمهوری اسلامی ایران بالاترین مقام این نظام است و از نظر دوفاکتو کنترل کاملی بر تمام امور دارد. او توسط مجلس خبرگان رهبری و مادامالعمر انتخاب میشود. (گرچه خود مجلس خبرگان حق عزل رهبری را نیز دارد).رهبر کنونی جمهوری اسلامی ایران، پس از فوت آیتالله روح الله خمینی(بنیانگذار جمهوری اسلامی) آیتالله سید علی خامنهای است.
مجلس خبرگان رهبری از روحانیون متخصص در دین اسلام تشکیل میشود و کاندیداهای آن ابتدا باید به تایید شورای نگهبان برسند. رئیس مجلس خبرگان، آیتالله شیخ علی اکبر اردبیلی مشکینی بود. با فوت ایشان، تا تععین تکلیف این منصب، نواب رئیس به اداره ی مجلس خواهند پرداخت. نایب رئیس اول مجلس خبرگان آیت الله هاشمی رفسنجانی و نایب رئیس دوم آن آیتالله ابراهیم امینی است.
شورای نگهبان قانون اساسی از دوازده نفر تشکیل شدهاست. ۶ فقیه که توسط رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب میشوند و ۶ حقوقدان که توسط قوه قضاییه پیشنهاد و تایید مجلس شورای اسلامی انتخاب میشوند. دبیر کنونی شورای نگهبان، آیتالله علی جنتی است و سایر اعضای کنونی آن عبارتاند از: آیتالله محمد مومن، آیتالله غلامرضا رضوانی، حجتالاسلام صادق اردشیر لاریجانی، حجتالاسلام مدرسی یزدی، آیتالله محمد یزدی، حجتالاسلام عباس کعبی، دکتر غلامحسین الهام، دکتر عباسعلی کدخدایی، ابراهیم عزیزی، دکتر محسن اسماعیلی و محمدرضا علیزاده.
قوه مقننه ، مجلس شورای اسلامی است که نمایندگان آن برای یک دورهٔ چهارساله و با رای مردم انتخاب میشوند. نامزدهای این مجلس ابتدا باید به تایید شورای نگهبان قانون اساسی برسند. علاوه بر مناطق مختلف بعضی ادیان (مسیحی کلدانی و آشوری، زرتشتی و کلیمی) نیز نمایندگانی در مجلس دارند.
مصوبات این مجلس باید با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران سازگار باشند و از همین رو شورای نگهبان قانون اساسی باید مصوبات این مجلس را پیش از اجرا به تصویب برساند.
در صورت اختلاف بین قوه مقننه و شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام نقش حل این اختلاف را دارد.رئیس کنونی مجلس شورای اسلامی غلامعلی حداد عادل است و در حال حاضر اکثریت این مجلس در اختیار طیف محافظهکاران است.
مجمع تشخیص مصلحت نظام ، مجمعی است که وظیفه حل اختلافات بین مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان قانون اساسی و دولت پارهای وظایف دیگر را به عهده دارد. اعضای این مجمع توسط رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب میشوند و رئیس کنونی آن هاشمی رفسنجانی است.
قوه مجریه در دست رئیس جمهوری اسلامی ایران است که با رای مردم و تایید رهبر انتخاب میشود. نامزدهای ریاست جمهوری برای شرکت در انتخابات و پیش از آن باید به تایید شورای نگهبان قانون اساسی برسند. قانون، شرایط شرکت در انتخابات را «رجال سیاسی» بودن میداند. بعضی معتقدند که «رجال سیاسی» لزوما به مذکر بودن اشاره ندارد اما در تاریخ جمهوری اسلامی تا بحال هیچ زنی برای کاندیدایی ریاست جمهوری تایید نشدهاست. رئیس جمهور کنونی ایران محمود احمدی نژاد است.
رئیس قوه قضاییه توسط رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب میشود.
شوراهای شهر و روستا نیز در مناطق مختلف وجود دارند که شهردار شهرها را انتخاب میکنند. شورای شهر اکثر مناطق ایران و بخصوص پایتخت، تهران، و شهرهای بزرگ در حال حاضر در اختیار طیف محافظهکاران است.
[ویرایش] احزاب و جریانات سیاسی
در صحنهٔ سیاست ایران، عملا دو نوع تشکل و حزب موجود است. یکی احزابی که مجاز هستند و میتوانند در مبارزات پارلمانی و ریاست جمهوری شرکت کنند (به شرطی که کاندیداهای آنها توسط شورای نگهبان قانون اساسی تایید شوند) و دیگری طیفی از احزابی که معمولاً طرفدار براندازی نظام جمهوری اسلامی و یا اعمال اصلاحات شدیدی همچون برکناری رهبری و ولایت فقیه هستند.
طیف دومی شدیدا غیرقانونی است و اعضایش معمولاً نمیتوانند در انتخابات رسمی نامزد شوند. رهبران احزاب دستهٔ دوم معمولاً خارج از ایران هستند.
هرگونه همکاری با این احزاب اپوزیسیون میتواند پیامدهای خطرناکی حتی تا مرحلهٔ اعدام را به همراه داشته باشد. «محاربه» یا «اقدام علیه امنیت ملی» جرمهایی است که معمولاً به کسانی که احتمال هرگونه همکاری آنان با اپوزیسیون برود, نسبت داده میشود.
در ایران ضمن ارتداد به معنای تعویض دین از اسلام و الحاد به معنای عدم اعتقاد به وجود خدا و توهین به پیامبر اسلام و همجنسگرایی مرد با مرد نیز جرم جنایی شناخته میشود و همجنسگراها در بسیاری از موارد اعدام میشوند و نتیجتا هرگونه تشکل آتئیست و یا دفاع از حقوق همجنسگرایان نیز سرکوب میشود..
در زیر به معرفی این احزاب و جریانات میپردازیم.
[ویرایش] احزاب رسمی و قانونی
در صحنهٔ رسمی سیاست و مبارزات پارلمانی و ریاست جمهوری، دو طیف کلی از احزاب و تشکلها حضور بیشتری دارند. این دو طیف کلی را معمولاً با نامهای «جناح راست» و «جناح چپ» و یا محافظهکاران و اصلاحطلبان میشناسد. البته هر دوی این طیفها به اسلام، نظام جمهوری اسلامی ایران و ولایت فقیه معتقد هستند اما جناح راست ادعای نزدیکی بیشتر به اسلام، راه آیتالله روح الله خمینی و رهبری آیتالله سید علی خامنه ای را دارد.
در ضمن بعضی شخصیتهای کلیدی همچون علی اکبر هاشمی رفسنجانی را میتوان فراجناحی خواند.
در زیر به معرفی احزاب و تشکلها و شخصیتهای هر دو جناح پرداخته شدهاست.
[ویرایش] احزاب محافظهکار (جناح راست)(اصولگرا)
جناح راست ، شامل احزاب و تشکلهای محافظهکار است که در دورههای اخیر خود را اصولگرا نامیدهاند.
این جناح که البته مسلما در درون خود نیز جناحهای دیگری نیز دارد, بیشتر با اعتقاد بسیار به اسلام و آموزههای امام خمینی و وفاداری به آیتالله سید علی خامنهای شناخته میشوند.
تاریخا این جناح شامل تندروهای اسلامی بودهاست و اختلاف کمی در آن وجود داشتهاست اما در حال حاضر و بر سر مسائلی مثل انتخابات پیش روی مجلس خبرگان رهبری جناحهای مختلفی درون این جناح ظهور کردهاند.
آیتالله سید علی خامنهای به طور غیررسمی از این جناح شناخته میشود.
تشکلهای معروف این جناح در حال حاضر عبارتاند از جامعه روحانیت مبارز ، حزب مؤتلفه اسلامی ، و آبادگران .تندروترین و راستترین طیف این جناح را میتوان شخصیتهایی چون آیتالله محمد تقی مصباح یزدی دانست.
ایت الله مصباح یزدی وشاگردانش در حال قدر گرفتن در ایران هستند.[6]این افراد برای رسیدن به این مقصود علاوه بر اتحاد وهمکاری با سپاه پاسداران سعی در تضعیف قدرت هاشمی رفسنجانی و طرفدارانش دارند.[7] مهمترین این جدال ها در انتخابات مجلس خبرگان رهبری بروز کرد[8]به طوری که شاگردان مصباح با ارائه فهرست انتخاباتی به نام (منهایون)که اسامی همه افراد فهرست مشترک جامعه روحانیت مبارز تهران وجامعه مدرسین حوزه علمیه قم وجود داشت به جز چند نفر، در تهران هاشم رفسنجانی و حسن روحانی ،در مشهد ایت الله واعظ طبسی وایت الله هاشمی شاهرودی ،که در نهایت این انتخابات منجر به پیروزی هاشمی رفسنجانی و طرفدارانش شد.[9]
[ویرایش] احزاب جناح چپ(اصلاحطلب)(۲ خردادی)
تاریخا این جناح با با تفاوت اندکی از جناح راست تشکیل شد. انشعاب در مجمع روحانیت مبارز و تشکیل مجمع روحانیون مبارز (که با تایید آیتالله روح الله خمینی انجام شد) را میتوان سر آغاز این جریان دانست.
اما مطرح شدن اصلی این جناح وقتی آغاز شد که در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۷۶ بر خلاف پیش بینیهای رایج، سید محمد خاتمی به نمایندگی از این جناح و با رای بیش از بیست میلیون نفر از ایرانیان به عنوان نماد «اصلاح طلبی» انتخاب شد. از آن پس جنبشی که عموماً آن را جنبش اصلاحطلبی خواندهاند در ایران به وجود آمد که به علت اینکه خاتمی در روز ۲ خرداد ۱۳۷۶ به ریاست جمهوری رسیده بود به «جنبش ۲ خرداد » معروف شد. از همین رو این جناح را جناح ۲ خرداد نیز مینامند.
این جناح طیف بسیار وسیعی را در بر میگرفت و البته تمام شخصیتهای سیاسی آن مسلمان و معتقد به پیشوایی آیتالله روح الله خمینی بودند اما طرفداران و حامیان آن حتی به نیروهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران ، نیز میرسید و بسیاری این جناح را نمایندهٔ اصلاحات شدید در کلیت نظام میدانستند. (در آن زمان اختلاف بسیاری در مخالفان جمهوری اسلامی بر سر حمایت یا عدم حمایت از خاتمی و ۲ خرداد وجود داشت. برای اطلاعات بیشتر به بخش اپوزیسیون غیرقانونی توجه کنید).
پس از ریاست جمهوری، این جناح مجلس شورای اسلامی و شورای شهر اکثر مناطق (بخصوص پایتخت ایران، تهران) را نیز در دست گرفت اما عملا با ممانعتهای بسیاری در «اصلاح» مواجه شد. خاتمی در انتخابات سال ۱۳۸۰ نیز مجدداً به ریاست جمهوری برگزیده شد و عملا هشت سال دوران ریاست جمهوری او را میتوان دوران اوج «جنبش ۲ خرداد» دانست. اما پس از پایان این هشت سال ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، و شورای شهر تهران و شهرهای بزرگ عموماً به دست جناح مقابل افتاد. در طول دوران خاتمی بارها روزنامهها و ارگانهای جناح دو خرداد به تعطیلی کشیده شدند به طوری که در اواخر دوران او تقریباً هیچ روزنامهٔ به اصطلاح «اصلاحطلبی» بر جای نمانده بود.
بهرحال با پایان دورهٔ هشت ساله خاتمی، رد صلاحیت اکثریت کاندیداهای اصلاحطلبان در مجلس شورای اسلامی و شکست سنگین نمایندههای اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر و روستا و ریاست جمهوری (محمد معین ، مهدی کروبی و مهرعلیزاده هر سه شکست خوردند) این جناح تا حدود زیادی شکست خورد و طرفداران خود را از دست داد.
در حال حاضر حزب جبهه مشارکت ایران اسلامی ، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ، مجمع روحانیون مبارز، حزب اعتماد ملی و تا حدودی حزب کارگزاران ایران اسلامی از تشکلهای این جناح به شمار میروند. شخصیتهایی چون سیدمحمد خاتمی ،رئیس جمهور سابق، مهدی کروبی ،رئیس سابق مجلس، و محمدرضا خاتمی ، نایب رئیس سابق مجلس، از شخصیتهای این طیف هستند.
چپترین طیف این جناح طیفی از فعالان ملی مذهبی است که گاها از این جناح جدا شده و به اپوزیسیون پیوستهاند. تشکلهایی مانند نهضت آزادی ایران و شخصیتهایی مانند ابراهیم یزدی از این طیف هستند. فعالیت «نهضت آزادی ایران» نیمه قانونی است و خانه احزاب ایران این تشکل را به رسمیت نمیشناسد .
[ویرایش] احزاب اپوزیسیون غیر قانونی
طیف دیگری از احزاب، احزاب اپوزیسیون و طرفدار براندازی جمهوری اسلامی (و یا گاهی طرفدار اصلاحات بسیار جدی مانند عزل رهبر) هستند. این احزاب شدیدا غیرقانونی هستند و همکاری با آنها میتواند مجازاتهایی، از جمله اعدام، به همراه داشته باشد. (برای مثال در دههٔ ۶۰ و بخصوص واقعه تابستان ۶۷، تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در ایران به جرم همکاری با احزاب اپوزیسیون و یا عضویت در احزاب کمونیست که به منزلهٔ ارتداد و الحاد بود اعدام شدهاند)
اما در ایران احزاب اپوزیسیون بسیار وسیعی وجود دارند که هر کدام برای خود میدیای مخصوص خود، از نشریات غیرقانونی تا کانالهای رادیویی و تلویزیونی، را دارند. هرگونه فعالیت این احزاب شدیدا غیرقانونی است و فعالان و هواداران آنها همه به صورت مخفی به کار خود ادامه میدهند. مرکزیت و رهبری این احزاب معمولاً در خارج کشور است. در میان این احزاب و جریانات طیفهای مختلفی یافت میشوند.
در کردستان ایران بعضی از این نیروهای اپوزیسیون تاریخا مناطقی را زیر کنترل داشتهاند و اکنون با وجود اینکه تقریباً هیچ منطقهٔ مهمی در اختیار آنان نیست هنوز از نیروی نظامی در آن منطقه برخوردارند.
جریانات بسیاری تا بحال برای وحدت نیروهای اپوزسیون علیه جمهوری اسلامی تلاش کردهاند اما این تلاشها جملگی ناموفق بودهاست و حداکثر به وحدت طیف کوچکی از نیروها بدل شدهاست.