آزمایش سنجش دقّت توسّط تخمین فاصله (گزارش کار روانشناسی تجربی)
دسته بندي :
انسانی »
روانشناسی و روانپزشکی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1
سنجش دقّت توسّط تخمین فاصله
چکیده
در این نوشتار قصد داریم تا به مبحث دقّت بپردازیم و ضمن تعریف توجّه که با دقّت تقریباًمترادف هستند، به شرح آزمایش تخمین فاصله بپردازیم که این آزمایش توسّط خطکش تخمین فاصله انجام میشود، و نتایج آنرا مورد بررسی قرار دهیم. در ضمن این مهم است که بدانیم تمرکز چگونه به دست میآید و عواملی که دقّت انسانها را متأثّر میکنند چه هستند.
کلیدواژه: دقّت، توجّه[1]، تمرکز[2]
مقدمه
بحث دربارهی سنجش دقّت با مطالعه دربارهی تمرکز رابطه دارد و بههم مربوط میشوند. میتوان گفت هرچه تمرکز شخصی بیشتر باشد، دقّت او در تمامی اموری که نیاز به دقّت دارد افزایش مییابد به خصوص در بحث ما که قصد داریم به توضیح آزمایش تخمین فاصله و فاصلهسنجی بپردازیم.
تمرکز در اصطلاح فارسی بهمعنای جمعشدن است؛ که به «تجمّع قُوا» اشاره دارد. در نتیجه لفظ تمرکز مترادف است با دقّت، متوجّه بودن بهیک نقطه، تجمّع، فشردگی و استحکام.
تمرکز حواس ذاتی نیست. ما ژن مشخّصی برای تمرکز در مغز نداریم و هیچیک از ما با تمرکز مادرزاد به دنیا نیامدهایم. آنچه مسلّم است استعداد بالقوّهی تمرکز حواس در همگان وجود دارد و مانند هر استعداد دیگری میتوان آنرا در خود رشد داد و پروراند. همهی کسانیکه ما آنها را استثنائی و عجیب و غریب میدانیم،افرادی کاملاً معمولی هستند که یک یا چند استعداد خود را تا این سطح پرورش دادهاند. بنابراین تمرکز حواس اکتسابی است و میتوان این خصلت را در خود تربیت کرد و به حدّ بالایی رساند و اگر کسی تمرین نکند و این استعداد نهفته را پرورش ندهد مانند افراد عادّی به ادامهی زندگی خواهد پرداخت.
وقتی که میخواهیم از دقّت و تمرکز سخن به میان آوریم چارهای نیست که از بحث توجّه هم باید مطلبی به میان آید. تقریباً میتوان گفت توجّه و دقّت دارای یک منشأ هستند و به یک معنا بهکار میروند امّا آنچه در صحبت از توجّه معمولاً استفاده میشود و مورد بحث روانشناسان تجربی قرار میگیرد، بحث از انواع و اقسام توجّه میباشد و اینکه هر کدام از این انواع به چه کاری میآیند یا اینکه از هر کدام در کجاها میتوان استفاده کرد. برای همین در این قسمت به توضیحی اندک دربارهی توجّه و انواع آن خواهیم پرداخت.
توجّه
3
در تعريف توجّه اينگونه آمده است: تمركز ادراك كه منجر به آگاهي ژرفتر از محرّكهاي معدودي ميشود. (اتكينسون، 1387)
«ادراک و توجّه بهصورت تعاملی با یکدیگر ارتباط دارند. به سخن دیگر، در اکثر اوقات اگر چیزی مورد توجّه قرار نگیرد درک نمیشود و یا اگر چیزی قابل درک نباشد، در مرکز توجّه قرار نمیگیرد.» (نادری و سیف، 1373، ص162)
توجّه دو گونه است: توجّه انتخابی[3] و توجّه توزیع شده[4]. بهعنوان مثال برای توجّه انتخابی به این تجربه میتوان اشاره کرد که کسی آنقدر جذب دیدن مسابقهی فوتبال میشود که دیگر هیچ محرّک دیگری را در اطراف خود درک نمیکند زیرا توجّه او کاملاً محو یک محرّک شده است. در مورد توجّه توزیع شده هم میتوان مثال زد به رانندهی ماهری که در حین رانندگی هم به رانندگی مشغول است و هم با تلفن همراه خود صحبت میکند و هم به رادیو گوش میدهد و هم مشغول خوردن ساندویچی است که همسرش برای او آماده کرده بوده است. البتّه باید به این نکته دقّت داشت که چنین افرادی بسیار کم هستند که دارای چنین توانمندیهایی باشند و برای همین است که در همه جای دنیا پلیس رانندهای را که به کاری غیر از رانندگی مشغول باشد، مثل صحبت با تلفن همراه و یا خوردن و آشامیدن، جریمه میکند زیرا ممکن است منجر به تصادف شود.
بههر صورت، هرچه توجّه بیشتر باشد ادراک هم بیشتر و قویتر خواهد بود. لذا توجّه بهعنوان یکی از عوامل مؤثّر بر ادراک همیشه مطرح بوده است. توجّه انتخابی برای برخی از جاها و یا مشاغل اهمّت دارد و باید در جای خودش تقویّت شود تا به اضافه شدن و قدرتگرفتن ادراک بینجامد و همچنین توجّه توزیعشده که این مورد هم در جای خودش و آن مکانهایی که بهکار میرود باید مورد نظر و تقویّت واقع شود تا اینکه موجب افزایش ادراک شود. امّا اگر کسی درجایی که به توجّه انتخابی نیاز است، دارای توجّه توزیعشده باشد، برای آن مکان مناسب نیست که بهکار گرفته شود و همچنین برعکس، یعنی برای جاییکه توجّه توزیعشده نیاز است نمیتوان کسیرا به کار گرفت که دارای توجّه انتخابی است. برای مثال یک خلبان هواپیما باید توجّه توزیعشدهی خوبی داشته باشد تا بتواند بهموقع و سروقت از ابزار و کلیدهای فراوانی که در کابین خلبان تعبیه شدهاند استفاده کند و مسافران را صحیح و سالم به مقصد برساند. چنین خلبانی دارای ادراک خوبی خواهد بود و میتواند در کارش موفّق باشد امّا برعکس یک خلبان شاید بتوان به یک شکارچی مثال زد. کسی میتواند شکارچی خوبی باشد که توجّه انتخابشدهی قویای داشته باشد. زیرا او باید بتواند بهطور دقیق و با صبر زیاد روی یک نقطه تمرکز کرده و شکاری را که مدّنظر دارد، مورد هدف قرار دهد. او اگر توجّه انتخابشدهی خوبی نداشته باشد نمیتواند موفّق شود. (مطالب کلاسی)