آزمایش بررسی مهارتهای حرکتی و هماهنگی (گزارش کار روانشناسی تجربی)
دسته بندي :
انسانی »
روانشناسی و روانپزشکی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
2
بررسی مهارتهای حرکتی و هماهنگی چشم و دست
چکیده
تصوّر کنید که قصد دارید کارخانهای را تأسیس کنید و با قرار دادن سرمایهای زیاد به تولید محصولی خاص بپردازید. برای عملی کردن این تصمیم علاوه بر گذراندن مراحل قانونی و احداث کارخانه و ابزار آلات ویژهی آن کار، موضوع مهمّ دیگری پیش روی شماست. آن موضوع صف طویلی از کارگران خواهان شغل است که در پشت درب دفتر شما صف کشیدهاند. شما نه قادر به این هستید که همهی آنها را بپذیرید و نه میتوانید همهی آنها را رد نمایید. بهترین کار در این موقع طرّاحی یک آزمون علمی- عملی برای سنجش کارگرانی است که به کار شما میآیند و شرایط استخدام شدن را دارند. ما در این نوشتار به برخی از این آزمونها که در یک نامگذاری کلّی به آزمونهای سنجش مهارتهای حرکتی معروف هستد، خواهیم پرداخت و معرّفی خواهیم کرد.
کلیدواژه: مهارت حرکتی[1]، روانشناسی کار[2]، لرزشسنج پیرون، لرزشسنج مارپیچ، دقّت هدفگیری
مقدّمه
یکی از خصوصیّات آدمی این است که افرادش با هم متفاوتند. آدمها هم از نظر جسمانی و ظاهری با هم تفاوت دارند و هم از نظر ذهنی و روانی و هم از نظر سازگاری اجتماعی. مطالعهی علمی دربارهی تفاوتهای فردی[3] با تحقیقات گالتون[4] و ریموند برنارد کتل[5] آغاز گردید. گالتون میخواست بداند چه عواملی باعث میشود تا بعضی افراد نسبت به دیگران باهوشتر شوند. او تلاش میکرد رابطهی بین وراثت و هوش و همچنین همبستگی بین خصیصههای مختلف افراد را کشف نماید. کتل علاقهمند به مطالعه دربارهی تفاوتهای فردی از نظر حسّی و حرکتی و بعضی استعدادهای دیگر بود. مردم گاهی از لحاظ ظاهری باهم متفاوتند. این تفاوتها قابل مشاهدهاند. همچون تفاوت در اندازهی قد، وزن، رنگ پوست، رنگ چشم و ... از سوی دیگر افراد از نظر هوش، استعداد، عواطف، هیجانها و بهطور کلّی رفتار نیز باهم تفاوت دارند که همه مستقیماً قابل مشاهده نمیباشند. بهطور کلّی میتوان گفت افراد آدمی از جهات زیر متفاوتند:
ساختمان بدنی و اندامها، چهره و زیبایی، قدرت عضلانی و نیروهای جسمانی، تواناییهای عمومی ذهنی و استعدادهای خاص، ثبات و هیجانپذیری، عواطف و گرایشها و سازگاری با محیط اجتماعی.
مجموع این تفاوتها کلّاً در رفتار و توانایی فرد اثر میگذارد و در نتیجه باعث میشود که هرگاه فردی را شناختیم، انتظارات معیّنی از او داشته باشیم. امروز تلاش روانشناسان این است که اوّلاً تفاوتهای خاصّ میان افراد را بشناسند، دوم اینکه به عوامل این تفاوتها پی ببرند و سوم اینکه در صورت امکان بعضی از آنها را از لحاظ کمّی کیفی تغییر داده و به سطح بهینه سوق دهند. (مقدّمیپور، 1383)
2
«انسان از زمانهای قدیم به تفاوت بین افراد در انجام کارها و وظایف پی برده بود. زیرا هرکس کار یا حرفهای را بر میگزیند که توانایی انجام آنرا داشته باشد. همچنین بعضی کارها را فقط به افراد بهخصوصی محوّل مینمودند.» (مقدّمیپور، 1383، ص 24)
حال چرا باید در انتخاب افراد وسواس به خرج داد؟ آقای مقدّمیپور در ادامهی همین مطلب در کتاب روانشناسی کار اضافه میکند:
«پشتوانهی نظری افزایش وسواس در امر گزینش نیروی انسانی برای مشاغل مختلف، پذیرش همین واقعیّت، یعنی تفاوتهای فردی است. زیرا برای انجام هر کار و موفّقیّت در هر وظیفهی شغلی، نیاز به یکسری تواناییها و ویژگیهای جسمانی، ذهنی و شخصیّتی خاص است. مثلاً در بعضی از مشاغل، تواناییهای شناختی نقش اوّل را ایفا میکند، در برخی دیگر، نیروهای بدنی و جنبشی بسیار اهمّیّت دارد، و پارهای از وظایف شغلی مستلزم دارا بودن توان بالای ارتباطی، مردمآمیزی و حسن رفتار با دیگران است.»
در حالیکه همهی مردم به یک اندازه از این خصوصیّات و تواناییها برخوردار نیستند. آدمها حتّی در رفتارهای ساده و عادی با هم تفاوت دارند، امّا تفاوت توانایی آنان در انجام کارهای ساده بسیار کم و گاهی غیرقابل تشخیص است.در حالیکه توانایی آنان در مهارتهای پیچیده و دشوار کاملاً آشکار میگردد. بنابراین برای انتخاب افراد مناسب جهت مشاغل معیّن، باید توانشهای آنان را سنجید و برای هر شغل فردی را برگزید که بتواند از عهدهی انجام آن برآید یا لااقل توانایی بالقوّهی دیگری و انجام آنرا داشته باشد. یعنی اطمینان حاصل نماییم که بعد از گذراندن یک دورهی آموزشی قادر به انجام وظیفهی مورد نظر به نحو مطلوب خواهد بود. (همان)
علاوه بر فرآیندهای شناختی مهارتهای دیگری نیز در رفتار کار مؤثّرند. از آنجائیکه این عوامل عینیتر هستند، پژوهشهای زیادی در مورد رابطهی آنها با ثمربخشی کار صورت گرفته است. این مهارتها یا در ارتباط با دستکاری فیزیکی اشیاء در محیط مطرح میشوند، یا به درک روابط فنّی آنها و یا به قدرت کاربرد حواسّ ما. بهطور کلّی این استعدادها، تواناییهای حسّی و حرکتی فرد را شامل میشوند و ما را در انجام فعّالیّتهای حرکتی و ادراک محرّکها یاری میکنند. توانشهای حرکتی مربوط به مشاغل یدی و فعّالیّتهای فنّی میشوند و به دو شکل آشکار میگردند: یکی هوش مکانیکی[6] و دیگری مهارتهای پسیکو موتور[7] یا روانی- حرکتی. از توانشهای حسّی میتوان به حواسّ چندگانهی موجود اشاره کرد که بیشتر در مباحث احساس و ادراک از آنها صحبت به میان میآید. (مقدّمیپور، 1383)